روزنامه های تهران: پسازلزله سخت تر در پیش است

روزنامه های امروز صبح تهران ۳۰ آبان همچنان از زلزله غرب کشور نوشته و نسبت به پی آمدهای آن ابراز نگرانی کرده اند. عکس و گزارش های یکسانی از حضور رهبر جمهوری اسلامی در مناطق زلزله زده و همدردی وی با مردم در صفحات اول این روزنامه ها به چشم می آید.

توازن استراتژیک منطقه و دوره ای که این توازن به شدت در حال تغییر است موضوع مقالات فراوانی در روزنامه های امروز است که رسانه های میانه رو و اصولگرا همصدا معتقدند هیچ خطر جنگی ایران را تهدید نمی کند و ائتلافی که سعودی با برخی از کشورهای عربی علیه ایران ایجاد کرده که از حمایت اسراییل و ترامپ رییس جمهور آمریکا هم برخوردارست به جایی نخواهد رسید.

تیتر و عکس صفحه اول همدلیحق نشر عکسهمدلی
Image captionتیتر و عکس صفحه اول همدلی

خامنه‌ای دهه ۶۰

صبح نو روزنامه نواصولگرایان در سرمقاله خود نوشته: استقبال مردمی از حضور حضرت آقا در سرپل ذهاب و روستاهای زلزله زده که زن و مرد با کودکانی که به آغوش داشتند و شوق دیداری که از چهره‌ها نمایان بود، نشان می‌داد که این مردم رهبر انقلاب را همان خامنه‌ای دهه ۶۰ می‌پندارند که خیلی راحت می‌توان به دور او حلقه زد، با او درددل کرد، صورتش را بوسید و گرمای محبت و مردمداری او را از نزدیک حس کرد. 

به نظر این روزنامه مخالف دولت: اما یک سؤال افکار عمومی را به خود مشغول می‌دارد که دلیل فاصله گرفتن برخی مسوولان نظام از قاطبه مردم چیست؟ آیا آنها چون رهبری چنین پیوندی را با مردم حس نمی‌کنند؟ شاید موضوع به کارنامه آنها نزد مردم برگردد و از این جهت، بین خود و وعده‌هایشان با مردم احساس فاصله می‌کنند.

ماموریت اقتصادی پسازلزله

محسن جلال پور در سرمقاله دنیای اقتصاد با اشاره به سابقه زلزله و حوادث طبیعی در ایران به درس هایی پرداخته که زلزله بم داد و نشان داد که سیاستمداران تحت فشار افکارعمومی چند روز در رفت و آمدند اما یکی دو هفته بعد موضوع به فراموشی سپرده می شود. 

رییس پیشین اتاق بازرگانی تهران تاکید کرده مدیریت حوادث طبیعی در ایران متولی مشخصی ندارد. به‌عبارت دیگر، کشور فاقد وحدت فرماندهی و ساختاری در مدیریت حوادث طبیعی است. اعتماد مردم به نهادهای رسمی امدادرسان و خیریه‌های دولتی و بخش عمومی به شدت خدشه‌دار شده و نیاز به بازسازی دارد. و در نهایت متوجه شدیم نه سیاستمداران، نه سیاست‌گذاران و نه حتی نهادهای مردمی ایده‌ای برای فردای آسیب‌دیدگان زلزله کرمانشاه ندارند.

مقاله دنیای اقتصاد سرانجام به این جا رسیده که: مردم خیرخواه و نهادهای خیریه مردمی و همین‌طور سیاستمداران نباید فرصت را از دست بدهند. احیای فرصت‌های کسب‌وکار و ایجاد اشتغال برای مردم مناطق غرب کشور را نیز مدنظر قرار دهند. با احیای واحدهای صنفی و کارگاه‌های کوچک، افراد زیادی به کار مشغول می‌شوند و شهر دوباره زنده می‌شود. زلزله قطعا مصیبتی بزرگ است؛ اما مصیبتی بالاتر از فقر و بیکاری پس از زلزله نمی‌شناسم.

بازی بزرگان

جامعه فردا در سرمقاله خود نوشته: کشمکش های کلامی شخصیتهای سیاسی مهم کشور بر سر مسکن مهر و در میانه عملیات اضطراری کمک به زلزله زدگان، لطمه اخلاقی و سیاسی بزرگی بر کلیت نظام است. این طرفه نمایش طنز بزرگی بود: کشمکش زمانی انجام شد که اعضای گروهی که طرح ساخت مسکن مهر به نام آنها سند خورده است، در رویارویی آشکار با کل نظام رخت به بست نشینی امامزاده کشیده بودند و در حال حیثیت زدایی کل نظام، از صدر تا ذیل آن بودند.

به نوشته این مقاله: آن ماجرا اینک به آخر خود رسیده و گمان نمی رود تکانه دیگری از آن پدید آید اما رسیدن به این نقطه حضیض از آنجا شروع شد که یک طرف سیاسی پس از عقد معاهده برجام خود را از امضای آن مبرا نشان داد و در راستای وجیه المله شدن، هم به این دستاورد ملی تاخت و هم به هیاهوکنندگانی که در آستین داشت اختیار زدن هر برچسب ناروا و اتهامی را به مقامات رسمی امضاکننده برجام داد. 

جامعه فردا در نهایت نوشته: اگر آن همه هجمه و متلک و ایراد نسبت به استحکام برجام به نفع مردم بود، کشمکش بر سر استحکام مسکن مهر نیز چنین خواهد بود. ورود بزرگان به بازیهای کودکانه به شأن بازی کودکان نمیافزاید بلکه به ناظران نشان می دهد چه تصورات ناراستی از متانت ظاهری بزرگان داشته اند. 

حکایت مسکن مهر 

الیاس حضرتی در سرمقاله اعتماد از وزیر راه و مسکن انتقاد کرده که چرا در این موقعیت فرمان ارزیابی ابعاد زلزله، آسیب به ساختمان‌های جدیدالاحداث، به ویژه ساختمان‌های مسکن مهر و میزان خسارت وارده را صادر کرده: چرا که این اقدام به ویژه در این شرایط کمکی به بهبود امور نمی‌کند و بیش از آنکه اقدام مسوولانه تلقی شود از آن رنگ و بوی سیاسی به مشام خواهد رسید چرا که معلوم است هدف اصلی فقط مسکن مهر است و سایر موارد از باب خالی نبودن عریضه ذکر شده است. به علاوه وزارت راه و شهرسازی نیازی ندارد که برای رسیدگی به کیفیت ساخت این ساختمان‌ها منتظر بماند تا زلزله‌ای رخ دهد؟ مسوولیت آنان در درجه اول پیشگیری است و این نظارت باید پیش از این انجام می‌شد.

به نظر مدیر این روزنامه اصلاح طلب: مسکن مهر طرح بسیار بزرگی بود که ایرادات اساسی هم داشته است. از فساد گسترده‌ای در واگذاری برای ساخت مجتمع‌های مسکونی به پیمانکاران گرفته، تا جایابی و فقدان زیرساخت‌ها و خدمات شهری و نیز افزایش نقدینگی و تورم شدید اقتصادی بر اثر اجرای این طرح است. ولی همه پروژه‌های مسکن مهر را نمی‌توان با یک حکم کلی داوری کرد. 

در پایان سرمقاله اعتماد آمده: مسکن مهر قرار بود برای مردم سرپناه و مامن باشد ولی بیشتر با هدف نردبان دولت پیش بنا شد. نردبانی که بسیار ضعیف بود و به سرعت واژگون شد. اگر یک درس مهم از این اتفاق بتوان گرفت این است که برخلاف انتظار ما، آینده به سرعت سر می‌رسد و زمان پاسخگویی خواهد بود.

خطرناک‌تر از زلزله 

.حق نشر عکس.

فرید علایی شینی در مقاله ای در همدلی نوشته: زلزله با مهیب‌ترین تخریب‌هایش غرب کشور را در بحران فرو برد. خانه ها خراب شدند و نزدیک به ۵۰۰ نفر از هموطنانمان جانشان را از دست دادند. گزارش‌ها و عکس‌ها و فیلم‌ها می‌گویند که خیلی از ساختمان‌ها تا صددرصد تخریب شده‌اند و مردم آن منطقه با وجود همه کمک‌های مردمی و دولتی، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند. در میان همه تخریب‌های زلزله کرمانشاه یک تخریب دیگر هم اتفاق افتاده است که دست کمی از تخریب‌های دیگر ندارد. 

به نوشته این مقاله: فروریختن اعتماد مردم را نباید در این زلزله دست‌کم گرفت. در طول این سال‌ها، هرجا این نشان دیده شد، حسی از آرامش و اطمینان میان حادثه‌دیدگان و مصیبت‌زدگان هر اتفاق ناگواری ایجاد شده است. بسیاری از مردم ایران این تجربه را دارند و دیده‌اند که مردان و زنانی با عزم راسخ و با نشانی سرخ، هرجا خطر بود فریاد هموطنی از درد و رنج بلا و مصیبت شنیده شد، حاضر بودند و یاری و دستگیری از مردم سرلوحه کار و فعالیتشان بود. این اعتماد حاصل رنج دهه‌ها تلاش، رشادت، شهادت و جان‌فشانی هلال احمری‌هاست. 

همدلی نوشتته: تخریب هلال احمر، تخریب خطرناکی است. این تخریب، فروریختن باور مردم به امداد و نجاتشان است و چه تخریبی می‌تواند خطرناک‌تر از این باشد که مردم مصیبت‌زده و رنج‌دیده بخشی از کشور و در ابعادی وسیع‌تر همه کشور، باورشان به هلال احمر از بین برود. این تخریب خطرناک‌تر از زلزله نیست؟

فحش را فراموش نکنیم

آیدین سیارسریع در صفحات طنز بی قانون نوشته: تنش و درگیری و دعوا اساس زندگی ماست. دعوا شیرینی زندگیمونه، یه روز که دعوا نکنیم یجوری‌ایم. کهیر می‌زنیم. فرقی هم نمیکنه تو چه موقعیتی هستیم، دعوا راه میندازیم و خوش میگذرونیم. مثلا تو همین قضیه زلزله، اولش یه همدلی به وجود اومد و همه اومدن که کمک کنن ولی بعد از چند روز احساس کردیم فضا یجوری شده. رو کردیم به همدیگه، گفتیم: یه کم سوسول نشدیم ما؟ 

به نوشته این طنزنویس: آره... چند روزیه آمار فحش تو فضای مجازی اومده پایین. حالا به کی فحش بدیم؟ خیلی دوست داریم به علی‌دایی فحش بدیم ولی خب زشته. بنده خدا کامیون بار زده رفته اونجا داره کمک میکنه. حالا چیکار کنیم؟ یه ویدیو شِیر کنیم که توش یکی داره به علی دایی بابت بازی تو آرمینیا بیلفد و داشتن خونه تو آمریکا فحش میده، بعد بریزیم به اون فحش بدیم. یه سری هم بدنشون درد میگیره، میشینن فکر میکنن و میگن اوه اوه! الان جامعه یک‌دست شده، بیاین دو قطبیش کنیم. مسکن مهر ایده خوبیه. موافقان مسکن مهر یه طرف، مخالفان مسکن مهر اون طرف. بریزیم همدیگه رو زخمی کنیم خوشحال شیم. 

در پایان این طنزنوشته در بی قانون آمده: باید تنوع وجود داشته باشه. بعدش هم مقاوم‌سازی وظیفه مردمه، این علی‌دایی و نوید محمدزاده و نیکی‌کریمی و صادق زیباکلام اگه راست میگن به جای شوآف برن خونه‌ها و بیمارستان‌ها و... رو مقاوم سازی کنن. همه‌اش که نباید از دولت انتظار داشته باشیم. از خودمون شروع کنیم، خودمون آستین‌ها رو بالا بزنیم، دولت هم همدردی میکنه عوضش. بیایید اولویت‌ها رو بشناسیم، این‌قدر ناآگاه نباشیم.

کارتون امین منتظری. ایرانحق نشر عکسایران 
Image captionکارتون امین منتظری. ایران

توازن استراتژیک در خاورمیانه 

صادق ملکی در سرمقاله روزنامه ایران با اشاره به تحولات موجود در منطقه خاورمیانه نوشته: بخشی از تحولات روی داده در جهان و بخصوص خاورمیانه حاصل دوره گذار بوده است. دوره گذاری که عراق، لیبی، سوریه، یمن و افغانستان در کنار عوامل مؤثر داخلی تا حدود زیادی قربانیان آن بوده‌اند. اما امروز خاورمیانه در حال گذر و رسیدن به توازن استراتریک مجدد است و در چنین فضایی رقص شمشیر و طبل جنگ را نباید چندان جدی گرفت. بحران میان تهران و ریاض به جنگ مستقیم منجر نخواهد شد، مگر آنکه معادلات منجر به توازن استراتژیک در منطقه بشدت تغییر کند. 

به نوشته این مقاله: واقعیت منطقه وجود ایران، ترکیه، مصر و عربستان به عنوان قدرت‌های اصلی و پایدار خاورمیانه است که جایگاه و قدرت‌شان در نظام بین‌الملل حاصل معادلات گذرا نبوده و نیست بلکه بر پیشینه تاریخی و دولت‌داری ویژه آنها متکی است. بر همین اساس خاورمیانه اگرچه دوران بسیار سخت و خطرناکی را طی می‌کند اما اگر عقلانیت برخاسته از منطق متکی بر منافع متقابل بتواند کشورها را به سوی برقراری روابط متوازن سوق دهد، بازگشت ثبات استراتژیک و در نتیجه آن صلح و توسعه هدفی دور این منطقه پیچیده نخواهد بود.

مقاله روزنامه دولت به این جا رسیده: با وجود اختلافات، نه واشنگتن و نه مسکو در خاورمیانه اجازه تسلط یک قدرت منطقه‌ای بر قدرت دیگر و برهم خوردن موازنه استراتژیک را در این منطقه نخواهند داد. هر چند قدرت برتر شدن در خاورمیانه برای هر یک از قدرت‌های چهارگانه ایران، ترکیه، مصر و عربستان یک رؤیاست،

وقت امتیاز گرفتن است امتیاز ندهید

جعفر بلوری در یادداشت روز کیهان نوشته: همین روزها است که بشنویم «محمد بن سلمان» سی و چند ساله، کودتا در کشورش را تکمیل و بر تخت پادشاهی نشست و این چند کشور عقب مانده عربی هم رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناختند! ترامپ هم به خاطر دستخوش یک میلیارد دلاری که از وی ستانده، او را به آغاز جنگ در ناپایدارترین منطقه جهان یعنی غرب آسیا ترغیب کند تا به زعم خود، هم رونق تازه‌ای به کارخانه‌های اسلحه‌سازی کشورش بدهد و هم ایران و متحدانش را درگیر جنگی دیگر کند. 

به نظر نویسنده: سؤال مهم اما این است: سرنوشت این تحولات چه خواهد بود؟ آیا این کشورهای میکروسکوپی با حمایت‌های اسرائیل و ترامپ، وارد جنگ مستقیم با ایران خواهند شد؟ یا صرفا به مقابله با بازوهای ایران یعنی حزب‌الله لبنان، سوریه و عراق خواهند پرداخت؟ ورود به جنگ مستقیم با ایران منتفی است چون، نتیجه این جنگ از هم اکنون مشخص است. پاول به خوبی پاسخ این سؤال را دو سال پیش وقتی این کشورها داعش را به جان و مال و ناموس مردم انداخته بودند داد. امروز که از داعش جز اسم، چیزی نمانده است! 

یادداشت روز کیهان احتمال داده: فشار به حزب‌الله لبنان با هدف تضعیف آن برای گرفتن امتیاز در سوریه، می‌تواند یکی از جدی‌ترین فرضیه‌های مطرح درباره چرایی این همه ماجراجویی باشد. رژیم صهیونیستی به هزار شکل اعلام کرده، با شکست تروریست‌های تکفیری، متحدان ایران در سوریه بیش از پیش نفوذ یافته و ایران با اسرائیل هم مرز شده و این بزرگترین مزیت برای ایران و بزرگترین خطر برای موجودیت اسرائیل است. 

ریاض مدام به در بسته می خورد 

جلال خوش چهره در سرمقاله ابتکار نوشته: سعودی‌ها علیه تهران هرچه می‌زنند به در بسته می‌خورد. این وضع بیش از آن‌که ناشی از هنر تهران باشد به ناپختگی رفتاری سعودی‌ها مربوط است. آنان عجولانه می‌خواهند رهبر ائتلافی باشند که تهران را به نقطه صفر پیش از برجام بازگرداند. اما در اینجا با چند مشکل اصلی روبرویند؛ اول از همه عدم مشروعیت اقدامی که بیش از هرچیز ناشی از حسادت و یا تنفر از رقیب منطقه‌ای خود است بعد هم ریاض در تعقیب سیاست‌های راهبردی‌اش، بیش از آنکه به دنبال متحد باشد، می‌خواهد به پشتوانه منابع مالی‌خود، دولت‌های عرب را به مثابه تحت‌الحمایه خود بنمایاند. 

در بخش دیگری از این مقاله آمده: دولت‌های عربی نمی‌خواهند آلوده به معرکه‌ای شوند که ریاض می‌خواهد آن را به درگیری یا جنگ عربی _ ایرانی تبدیل کند. نزدیکی ریاض _ تل‌‌آویو مشروعیت اقدام‌ها علیه ایران را نزد افکار عمومی منطقه بیش از پیش مورد پرسش جدی قرار می‌دهد. بنابراین هم‌سویی با این سیاست، الزاما ثبات دولت‌های عربی را درپی ندارد. هفتم، اگر «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی برای سیاست‌های بلند پروازانه خود و به در کردن رقیبان داخلی به دشمن بیرونی نیاز دارد، چرا دولت‌های عربی باید هزینه آن را بپردازند؟

سرمقاله ابتکار نوشته: گلایه صریح وزیران امور خارجه عربستان و بحرین در اجلاس قاهره از اعضای اتحادیه عرب، نشان داد که سعودی‌ها بیش از آنچه علیه ایران در چنته دارند، بزرگنمایی می‌کنند. اصالت سیاست‌های ضد ایرانی سعودی‌ها نزد دولت‌های عربی از آن‌رو مورد تردید است که نه توصیف واقعی از وضع موجود می‌کند و نه چشم‌اندازی جذاب و مشروع را از حیث منافع مشترک عربی در بردارد. 

ائتلاف غیرممکن

امیر ساعدی‌داریان در مقاله ای در جهان صنعت نوشته: عربستان برای احیای جایگاه خود در خاورمیانه تنش‌ها با ایران را به اوج رسانده و اسراییل گمان می‌کند با غنیمت شمردن این فرصت می‌تواند با نزدیک شدن به دشمن تاریخی خود به آرزوی دیرینه‌اش دست یابد. بن سلمان، ولیعهد عربستان که در آینده نزدیک پادشاه می‌شود، با اتکا به رییس‌جمهور جنگ‌طلبی که در آمریکا روی کار آمده، در کوبیدن بر طبل جنگ از هیچ اقدامی دریغ نکرده و حال که زمزمه‌های کناره‌گیری پادشاه سعودی و نزدیک شدن هرچه بیشتر وی به قدرت به گوش می‌رسد، اسراییلی‌ها دست‌به‌کار شده و از غیرممکن‌ها سخن می‌گویند.

اما زمانی که رییس ستاد ارتش اسراییل می‌گوید این رژیم خواهان همکاری اطلاعاتی با کشورهای عرب منطقه است یعنی در شرایط فعلی هنوز چنین اتفاقی رخ نداده یا شاید منظورش این است که تماس‌های پنهانی در مورد امور اطلاعاتی وجود دارد اما بسیار محدود است. اما همه این گمانه‌زنی‌ها منتج به همان نتیجه‌ای می‌شود که در بالا ذکر شد. روابط عمیق‌تر و آشکارتر میان این دو بازیگر منطقه مستلزم پیشرفتی قابل‌توجه در مورد فلسطین است. در غیر این صورت هیچ دلیلی برای شکل‌گیری یک اتحاد محکم و آشکار علیه یک تهدید مشترک وجود ندارد.

در پایان مقاله جهان صنعت آمده: سعودی بسیار محتاط عمل کرده، اسراییل در مورد چنین فعل‌وانفعالاتی سروصدا به راه انداخته و از عبارت «متحدان عرب سنی ما» استفاده می‌کند که به‌شدت اغراق‌آمیز است اما مردم هر دو طرف به‌خصوص در جهان عرب را به شنیدن این‌گونه عبارات عادت می‌دهد. 

زلزله در جهان

کارتون طراوت نیکی. قانونحق نشر عکسقانون 
Image captionکارتون طراوت نیکی. قانون

شهرام شهید‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ی در صفحه طنز شهروند واکنش کشورهای مختلف از زلزله را به وصف کشیده. از جمله ژاپن که نوشته: هشت ریشتر زلزله می‌آید. یک نفر حین خرید تربچه کشته می‌شود. هشت نفر خودکشی و یازده نفر استعفا می‌کنند. فروشنده تربچه، سازنده بازار محلی، شهردار منطقه، کشاورزی که تربچه را کاشته بود، راننده وانتی که تربچه را به شهر آورده بود و... ازجمله کسانی هستند که خودکشی می‌کنند.

در عربستان: در این کشور زلزله نمی‌آید. عربستان بیشتر صادرکننده زلزله به جهان است. معروف‌ترین زلزله این کشور در خاک آمریکا رخ داده که منجر به فروپاشی برج‌های دوقلو در نیویورک شد. در کره‌شمالی هم پیشوای اعظم اعلام می‌کند خودش ریشتر اعظم است و ٢٩ ریشتر توانایی تخریب دارد. اما در روسیه: هفده خبرنگار روس و دو روزنامه‌نگار بیگانه به اتهام همکاری با زلزله علیه دولت مرکزی بازداشت می‌شوند.

طنزنویس شهروند در نهایت احتمال داده در بحرین دولت اعلام کند وقوع زلزله تقصیر ایران بوده و ایران با گسل‌های زمین در این کشور ارتباط دارد.در ترکیه اردوغان، مسئولیت زلزله کاملا به عهده فتح‌الله گولن بیندازد همچنین یکصد‌ و ‌بیست‌ و ‌هشت نفر روزنامه‌نگار و بیست و پنج ‌هزار نفر دبیر آموزش و پرورش و چهارصد و سی نفر پلیس به اتهام همکاری با زلزله بازداشت می‌شوند.

و در آمریکا: دونالد ترامپ در توییتی به زلزله می‌گوید بچه ترسوی نادان زشت. بعد در مصاحبه با بولتن داخلی کاخ ‌سفید هیلاری کلینتون را مقصر وقوع زلزله معرفی می‌کند و می‌گوید هیلاری با همکاری یاهو و زلزله درصدد تخریب وجهه او هستند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.