روزنامه های امروز صبح تهران ۳۰ آبان همچنان از زلزله غرب کشور نوشته و نسبت به پی آمدهای آن ابراز نگرانی کرده اند. عکس و گزارش های یکسانی از حضور رهبر جمهوری اسلامی در مناطق زلزله زده و همدردی وی با مردم در صفحات اول این روزنامه ها به چشم می آید.
توازن استراتژیک منطقه و دوره ای که این توازن به شدت در حال تغییر است موضوع مقالات فراوانی در روزنامه های امروز است که رسانه های میانه رو و اصولگرا همصدا معتقدند هیچ خطر جنگی ایران را تهدید نمی کند و ائتلافی که سعودی با برخی از کشورهای عربی علیه ایران ایجاد کرده که از حمایت اسراییل و ترامپ رییس جمهور آمریکا هم برخوردارست به جایی نخواهد رسید.
خامنهای دهه ۶۰
صبح نو روزنامه نواصولگرایان در سرمقاله خود نوشته: استقبال مردمی از حضور حضرت آقا در سرپل ذهاب و روستاهای زلزله زده که زن و مرد با کودکانی که به آغوش داشتند و شوق دیداری که از چهرهها نمایان بود، نشان میداد که این مردم رهبر انقلاب را همان خامنهای دهه ۶۰ میپندارند که خیلی راحت میتوان به دور او حلقه زد، با او درددل کرد، صورتش را بوسید و گرمای محبت و مردمداری او را از نزدیک حس کرد.
به نظر این روزنامه مخالف دولت: اما یک سؤال افکار عمومی را به خود مشغول میدارد که دلیل فاصله گرفتن برخی مسوولان نظام از قاطبه مردم چیست؟ آیا آنها چون رهبری چنین پیوندی را با مردم حس نمیکنند؟ شاید موضوع به کارنامه آنها نزد مردم برگردد و از این جهت، بین خود و وعدههایشان با مردم احساس فاصله میکنند.
ماموریت اقتصادی پسازلزله
محسن جلال پور در سرمقاله دنیای اقتصاد با اشاره به سابقه زلزله و حوادث طبیعی در ایران به درس هایی پرداخته که زلزله بم داد و نشان داد که سیاستمداران تحت فشار افکارعمومی چند روز در رفت و آمدند اما یکی دو هفته بعد موضوع به فراموشی سپرده می شود.
رییس پیشین اتاق بازرگانی تهران تاکید کرده مدیریت حوادث طبیعی در ایران متولی مشخصی ندارد. بهعبارت دیگر، کشور فاقد وحدت فرماندهی و ساختاری در مدیریت حوادث طبیعی است. اعتماد مردم به نهادهای رسمی امدادرسان و خیریههای دولتی و بخش عمومی به شدت خدشهدار شده و نیاز به بازسازی دارد. و در نهایت متوجه شدیم نه سیاستمداران، نه سیاستگذاران و نه حتی نهادهای مردمی ایدهای برای فردای آسیبدیدگان زلزله کرمانشاه ندارند.
مقاله دنیای اقتصاد سرانجام به این جا رسیده که: مردم خیرخواه و نهادهای خیریه مردمی و همینطور سیاستمداران نباید فرصت را از دست بدهند. احیای فرصتهای کسبوکار و ایجاد اشتغال برای مردم مناطق غرب کشور را نیز مدنظر قرار دهند. با احیای واحدهای صنفی و کارگاههای کوچک، افراد زیادی به کار مشغول میشوند و شهر دوباره زنده میشود. زلزله قطعا مصیبتی بزرگ است؛ اما مصیبتی بالاتر از فقر و بیکاری پس از زلزله نمیشناسم.
بازی بزرگان
جامعه فردا در سرمقاله خود نوشته: کشمکش های کلامی شخصیتهای سیاسی مهم کشور بر سر مسکن مهر و در میانه عملیات اضطراری کمک به زلزله زدگان، لطمه اخلاقی و سیاسی بزرگی بر کلیت نظام است. این طرفه نمایش طنز بزرگی بود: کشمکش زمانی انجام شد که اعضای گروهی که طرح ساخت مسکن مهر به نام آنها سند خورده است، در رویارویی آشکار با کل نظام رخت به بست نشینی امامزاده کشیده بودند و در حال حیثیت زدایی کل نظام، از صدر تا ذیل آن بودند.
به نوشته این مقاله: آن ماجرا اینک به آخر خود رسیده و گمان نمی رود تکانه دیگری از آن پدید آید اما رسیدن به این نقطه حضیض از آنجا شروع شد که یک طرف سیاسی پس از عقد معاهده برجام خود را از امضای آن مبرا نشان داد و در راستای وجیه المله شدن، هم به این دستاورد ملی تاخت و هم به هیاهوکنندگانی که در آستین داشت اختیار زدن هر برچسب ناروا و اتهامی را به مقامات رسمی امضاکننده برجام داد.
جامعه فردا در نهایت نوشته: اگر آن همه هجمه و متلک و ایراد نسبت به استحکام برجام به نفع مردم بود، کشمکش بر سر استحکام مسکن مهر نیز چنین خواهد بود. ورود بزرگان به بازیهای کودکانه به شأن بازی کودکان نمیافزاید بلکه به ناظران نشان می دهد چه تصورات ناراستی از متانت ظاهری بزرگان داشته اند.
حکایت مسکن مهر
الیاس حضرتی در سرمقاله اعتماد از وزیر راه و مسکن انتقاد کرده که چرا در این موقعیت فرمان ارزیابی ابعاد زلزله، آسیب به ساختمانهای جدیدالاحداث، به ویژه ساختمانهای مسکن مهر و میزان خسارت وارده را صادر کرده: چرا که این اقدام به ویژه در این شرایط کمکی به بهبود امور نمیکند و بیش از آنکه اقدام مسوولانه تلقی شود از آن رنگ و بوی سیاسی به مشام خواهد رسید چرا که معلوم است هدف اصلی فقط مسکن مهر است و سایر موارد از باب خالی نبودن عریضه ذکر شده است. به علاوه وزارت راه و شهرسازی نیازی ندارد که برای رسیدگی به کیفیت ساخت این ساختمانها منتظر بماند تا زلزلهای رخ دهد؟ مسوولیت آنان در درجه اول پیشگیری است و این نظارت باید پیش از این انجام میشد.
به نظر مدیر این روزنامه اصلاح طلب: مسکن مهر طرح بسیار بزرگی بود که ایرادات اساسی هم داشته است. از فساد گستردهای در واگذاری برای ساخت مجتمعهای مسکونی به پیمانکاران گرفته، تا جایابی و فقدان زیرساختها و خدمات شهری و نیز افزایش نقدینگی و تورم شدید اقتصادی بر اثر اجرای این طرح است. ولی همه پروژههای مسکن مهر را نمیتوان با یک حکم کلی داوری کرد.
در پایان سرمقاله اعتماد آمده: مسکن مهر قرار بود برای مردم سرپناه و مامن باشد ولی بیشتر با هدف نردبان دولت پیش بنا شد. نردبانی که بسیار ضعیف بود و به سرعت واژگون شد. اگر یک درس مهم از این اتفاق بتوان گرفت این است که برخلاف انتظار ما، آینده به سرعت سر میرسد و زمان پاسخگویی خواهد بود.
خطرناکتر از زلزله
فرید علایی شینی در مقاله ای در همدلی نوشته: زلزله با مهیبترین تخریبهایش غرب کشور را در بحران فرو برد. خانه ها خراب شدند و نزدیک به ۵۰۰ نفر از هموطنانمان جانشان را از دست دادند. گزارشها و عکسها و فیلمها میگویند که خیلی از ساختمانها تا صددرصد تخریب شدهاند و مردم آن منطقه با وجود همه کمکهای مردمی و دولتی، با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم میکنند. در میان همه تخریبهای زلزله کرمانشاه یک تخریب دیگر هم اتفاق افتاده است که دست کمی از تخریبهای دیگر ندارد.
به نوشته این مقاله: فروریختن اعتماد مردم را نباید در این زلزله دستکم گرفت. در طول این سالها، هرجا این نشان دیده شد، حسی از آرامش و اطمینان میان حادثهدیدگان و مصیبتزدگان هر اتفاق ناگواری ایجاد شده است. بسیاری از مردم ایران این تجربه را دارند و دیدهاند که مردان و زنانی با عزم راسخ و با نشانی سرخ، هرجا خطر بود فریاد هموطنی از درد و رنج بلا و مصیبت شنیده شد، حاضر بودند و یاری و دستگیری از مردم سرلوحه کار و فعالیتشان بود. این اعتماد حاصل رنج دههها تلاش، رشادت، شهادت و جانفشانی هلال احمریهاست.
همدلی نوشتته: تخریب هلال احمر، تخریب خطرناکی است. این تخریب، فروریختن باور مردم به امداد و نجاتشان است و چه تخریبی میتواند خطرناکتر از این باشد که مردم مصیبتزده و رنجدیده بخشی از کشور و در ابعادی وسیعتر همه کشور، باورشان به هلال احمر از بین برود. این تخریب خطرناکتر از زلزله نیست؟
فحش را فراموش نکنیم
آیدین سیارسریع در صفحات طنز بی قانون نوشته: تنش و درگیری و دعوا اساس زندگی ماست. دعوا شیرینی زندگیمونه، یه روز که دعوا نکنیم یجوریایم. کهیر میزنیم. فرقی هم نمیکنه تو چه موقعیتی هستیم، دعوا راه میندازیم و خوش میگذرونیم. مثلا تو همین قضیه زلزله، اولش یه همدلی به وجود اومد و همه اومدن که کمک کنن ولی بعد از چند روز احساس کردیم فضا یجوری شده. رو کردیم به همدیگه، گفتیم: یه کم سوسول نشدیم ما؟
به نوشته این طنزنویس: آره... چند روزیه آمار فحش تو فضای مجازی اومده پایین. حالا به کی فحش بدیم؟ خیلی دوست داریم به علیدایی فحش بدیم ولی خب زشته. بنده خدا کامیون بار زده رفته اونجا داره کمک میکنه. حالا چیکار کنیم؟ یه ویدیو شِیر کنیم که توش یکی داره به علی دایی بابت بازی تو آرمینیا بیلفد و داشتن خونه تو آمریکا فحش میده، بعد بریزیم به اون فحش بدیم. یه سری هم بدنشون درد میگیره، میشینن فکر میکنن و میگن اوه اوه! الان جامعه یکدست شده، بیاین دو قطبیش کنیم. مسکن مهر ایده خوبیه. موافقان مسکن مهر یه طرف، مخالفان مسکن مهر اون طرف. بریزیم همدیگه رو زخمی کنیم خوشحال شیم.
در پایان این طنزنوشته در بی قانون آمده: باید تنوع وجود داشته باشه. بعدش هم مقاومسازی وظیفه مردمه، این علیدایی و نوید محمدزاده و نیکیکریمی و صادق زیباکلام اگه راست میگن به جای شوآف برن خونهها و بیمارستانها و... رو مقاوم سازی کنن. همهاش که نباید از دولت انتظار داشته باشیم. از خودمون شروع کنیم، خودمون آستینها رو بالا بزنیم، دولت هم همدردی میکنه عوضش. بیایید اولویتها رو بشناسیم، اینقدر ناآگاه نباشیم.
توازن استراتژیک در خاورمیانه
صادق ملکی در سرمقاله روزنامه ایران با اشاره به تحولات موجود در منطقه خاورمیانه نوشته: بخشی از تحولات روی داده در جهان و بخصوص خاورمیانه حاصل دوره گذار بوده است. دوره گذاری که عراق، لیبی، سوریه، یمن و افغانستان در کنار عوامل مؤثر داخلی تا حدود زیادی قربانیان آن بودهاند. اما امروز خاورمیانه در حال گذر و رسیدن به توازن استراتریک مجدد است و در چنین فضایی رقص شمشیر و طبل جنگ را نباید چندان جدی گرفت. بحران میان تهران و ریاض به جنگ مستقیم منجر نخواهد شد، مگر آنکه معادلات منجر به توازن استراتژیک در منطقه بشدت تغییر کند.
به نوشته این مقاله: واقعیت منطقه وجود ایران، ترکیه، مصر و عربستان به عنوان قدرتهای اصلی و پایدار خاورمیانه است که جایگاه و قدرتشان در نظام بینالملل حاصل معادلات گذرا نبوده و نیست بلکه بر پیشینه تاریخی و دولتداری ویژه آنها متکی است. بر همین اساس خاورمیانه اگرچه دوران بسیار سخت و خطرناکی را طی میکند اما اگر عقلانیت برخاسته از منطق متکی بر منافع متقابل بتواند کشورها را به سوی برقراری روابط متوازن سوق دهد، بازگشت ثبات استراتژیک و در نتیجه آن صلح و توسعه هدفی دور این منطقه پیچیده نخواهد بود.
مقاله روزنامه دولت به این جا رسیده: با وجود اختلافات، نه واشنگتن و نه مسکو در خاورمیانه اجازه تسلط یک قدرت منطقهای بر قدرت دیگر و برهم خوردن موازنه استراتژیک را در این منطقه نخواهند داد. هر چند قدرت برتر شدن در خاورمیانه برای هر یک از قدرتهای چهارگانه ایران، ترکیه، مصر و عربستان یک رؤیاست،
وقت امتیاز گرفتن است امتیاز ندهید
جعفر بلوری در یادداشت روز کیهان نوشته: همین روزها است که بشنویم «محمد بن سلمان» سی و چند ساله، کودتا در کشورش را تکمیل و بر تخت پادشاهی نشست و این چند کشور عقب مانده عربی هم رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناختند! ترامپ هم به خاطر دستخوش یک میلیارد دلاری که از وی ستانده، او را به آغاز جنگ در ناپایدارترین منطقه جهان یعنی غرب آسیا ترغیب کند تا به زعم خود، هم رونق تازهای به کارخانههای اسلحهسازی کشورش بدهد و هم ایران و متحدانش را درگیر جنگی دیگر کند.
به نظر نویسنده: سؤال مهم اما این است: سرنوشت این تحولات چه خواهد بود؟ آیا این کشورهای میکروسکوپی با حمایتهای اسرائیل و ترامپ، وارد جنگ مستقیم با ایران خواهند شد؟ یا صرفا به مقابله با بازوهای ایران یعنی حزبالله لبنان، سوریه و عراق خواهند پرداخت؟ ورود به جنگ مستقیم با ایران منتفی است چون، نتیجه این جنگ از هم اکنون مشخص است. پاول به خوبی پاسخ این سؤال را دو سال پیش وقتی این کشورها داعش را به جان و مال و ناموس مردم انداخته بودند داد. امروز که از داعش جز اسم، چیزی نمانده است!
یادداشت روز کیهان احتمال داده: فشار به حزبالله لبنان با هدف تضعیف آن برای گرفتن امتیاز در سوریه، میتواند یکی از جدیترین فرضیههای مطرح درباره چرایی این همه ماجراجویی باشد. رژیم صهیونیستی به هزار شکل اعلام کرده، با شکست تروریستهای تکفیری، متحدان ایران در سوریه بیش از پیش نفوذ یافته و ایران با اسرائیل هم مرز شده و این بزرگترین مزیت برای ایران و بزرگترین خطر برای موجودیت اسرائیل است.
ریاض مدام به در بسته می خورد
جلال خوش چهره در سرمقاله ابتکار نوشته: سعودیها علیه تهران هرچه میزنند به در بسته میخورد. این وضع بیش از آنکه ناشی از هنر تهران باشد به ناپختگی رفتاری سعودیها مربوط است. آنان عجولانه میخواهند رهبر ائتلافی باشند که تهران را به نقطه صفر پیش از برجام بازگرداند. اما در اینجا با چند مشکل اصلی روبرویند؛ اول از همه عدم مشروعیت اقدامی که بیش از هرچیز ناشی از حسادت و یا تنفر از رقیب منطقهای خود است بعد هم ریاض در تعقیب سیاستهای راهبردیاش، بیش از آنکه به دنبال متحد باشد، میخواهد به پشتوانه منابع مالیخود، دولتهای عرب را به مثابه تحتالحمایه خود بنمایاند.
در بخش دیگری از این مقاله آمده: دولتهای عربی نمیخواهند آلوده به معرکهای شوند که ریاض میخواهد آن را به درگیری یا جنگ عربی _ ایرانی تبدیل کند. نزدیکی ریاض _ تلآویو مشروعیت اقدامها علیه ایران را نزد افکار عمومی منطقه بیش از پیش مورد پرسش جدی قرار میدهد. بنابراین همسویی با این سیاست، الزاما ثبات دولتهای عربی را درپی ندارد. هفتم، اگر «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی برای سیاستهای بلند پروازانه خود و به در کردن رقیبان داخلی به دشمن بیرونی نیاز دارد، چرا دولتهای عربی باید هزینه آن را بپردازند؟
سرمقاله ابتکار نوشته: گلایه صریح وزیران امور خارجه عربستان و بحرین در اجلاس قاهره از اعضای اتحادیه عرب، نشان داد که سعودیها بیش از آنچه علیه ایران در چنته دارند، بزرگنمایی میکنند. اصالت سیاستهای ضد ایرانی سعودیها نزد دولتهای عربی از آنرو مورد تردید است که نه توصیف واقعی از وضع موجود میکند و نه چشماندازی جذاب و مشروع را از حیث منافع مشترک عربی در بردارد.
ائتلاف غیرممکن
امیر ساعدیداریان در مقاله ای در جهان صنعت نوشته: عربستان برای احیای جایگاه خود در خاورمیانه تنشها با ایران را به اوج رسانده و اسراییل گمان میکند با غنیمت شمردن این فرصت میتواند با نزدیک شدن به دشمن تاریخی خود به آرزوی دیرینهاش دست یابد. بن سلمان، ولیعهد عربستان که در آینده نزدیک پادشاه میشود، با اتکا به رییسجمهور جنگطلبی که در آمریکا روی کار آمده، در کوبیدن بر طبل جنگ از هیچ اقدامی دریغ نکرده و حال که زمزمههای کنارهگیری پادشاه سعودی و نزدیک شدن هرچه بیشتر وی به قدرت به گوش میرسد، اسراییلیها دستبهکار شده و از غیرممکنها سخن میگویند.
اما زمانی که رییس ستاد ارتش اسراییل میگوید این رژیم خواهان همکاری اطلاعاتی با کشورهای عرب منطقه است یعنی در شرایط فعلی هنوز چنین اتفاقی رخ نداده یا شاید منظورش این است که تماسهای پنهانی در مورد امور اطلاعاتی وجود دارد اما بسیار محدود است. اما همه این گمانهزنیها منتج به همان نتیجهای میشود که در بالا ذکر شد. روابط عمیقتر و آشکارتر میان این دو بازیگر منطقه مستلزم پیشرفتی قابلتوجه در مورد فلسطین است. در غیر این صورت هیچ دلیلی برای شکلگیری یک اتحاد محکم و آشکار علیه یک تهدید مشترک وجود ندارد.
در پایان مقاله جهان صنعت آمده: سعودی بسیار محتاط عمل کرده، اسراییل در مورد چنین فعلوانفعالاتی سروصدا به راه انداخته و از عبارت «متحدان عرب سنی ما» استفاده میکند که بهشدت اغراقآمیز است اما مردم هر دو طرف بهخصوص در جهان عرب را به شنیدن اینگونه عبارات عادت میدهد.
زلزله در جهان
شهرام شهیدی در صفحه طنز شهروند واکنش کشورهای مختلف از زلزله را به وصف کشیده. از جمله ژاپن که نوشته: هشت ریشتر زلزله میآید. یک نفر حین خرید تربچه کشته میشود. هشت نفر خودکشی و یازده نفر استعفا میکنند. فروشنده تربچه، سازنده بازار محلی، شهردار منطقه، کشاورزی که تربچه را کاشته بود، راننده وانتی که تربچه را به شهر آورده بود و... ازجمله کسانی هستند که خودکشی میکنند.
در عربستان: در این کشور زلزله نمیآید. عربستان بیشتر صادرکننده زلزله به جهان است. معروفترین زلزله این کشور در خاک آمریکا رخ داده که منجر به فروپاشی برجهای دوقلو در نیویورک شد. در کرهشمالی هم پیشوای اعظم اعلام میکند خودش ریشتر اعظم است و ٢٩ ریشتر توانایی تخریب دارد. اما در روسیه: هفده خبرنگار روس و دو روزنامهنگار بیگانه به اتهام همکاری با زلزله علیه دولت مرکزی بازداشت میشوند.
طنزنویس شهروند در نهایت احتمال داده در بحرین دولت اعلام کند وقوع زلزله تقصیر ایران بوده و ایران با گسلهای زمین در این کشور ارتباط دارد.در ترکیه اردوغان، مسئولیت زلزله کاملا به عهده فتحالله گولن بیندازد همچنین یکصد و بیست و هشت نفر روزنامهنگار و بیست و پنج هزار نفر دبیر آموزش و پرورش و چهارصد و سی نفر پلیس به اتهام همکاری با زلزله بازداشت میشوند.
و در آمریکا: دونالد ترامپ در توییتی به زلزله میگوید بچه ترسوی نادان زشت. بعد در مصاحبه با بولتن داخلی کاخ سفید هیلاری کلینتون را مقصر وقوع زلزله معرفی میکند و میگوید هیلاری با همکاری یاهو و زلزله درصدد تخریب وجهه او هستند.
وزارت دارایی آمریکا شبکهای از افراد و شرکتها را تحریم کرده است که ادعا می کند برای نیروی قدس سپاه پاسداران ایران ریال یمنی به ارزش بالقوه صدها میلیون دلار جعل میکردند.
این تحریم ها چهار شرکت و دو شخص "مسئول چاپ پول جعلی" را در بر می گیرد. نام این افراد رضا حیدری و محمود سیف اعلام شده است.
وزارت دارایی روز دوشنبه گفت که این شبکه محدودیت های صادراتی اتحادیه اروپا را برای انتقال تدارکات و تجهیزات لازم برای جعل پول دور می زد.
وزارت دارایی گفت که این دو نفر از شرکت های "فورنت تکنیک" و "پرینتینگ تریدینگ سنتر" در فرانکفورت و "پردازش تصویر رایان" و "تجارت الماس مبین" در تهران برای دور زدن این محدودیت ها و خرید تجهیزات لازم برای چاپ اسکناس ها استفاده می کردند.
دولت آمریکا می گوید این پول برای نیروی قدس سپاه چاپ می شد که از سال ۲۰۰۷ موضوع تحریم های آمریکاست.
دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا ماه پیش سپاه پاسداران را حامی تروریسم اعلام کرد و به وزارت دارایی دستور داد تحریم های شدید تازه ای را برای محدود کردن دسترسی آن به کالاها و منابع مالی وضع کند.
استیون منوچین وزیر دارایی در بیانیه ای گفت که نقشه جعل اسکناس آشکارکننده "فریبکاری در سطوح عمیقی است که نیروی قدس حاضر است آن را علیه شرکت هایی در اروپا، دولت هایی در خلیج فارس، و باقی جهان برای حمایت از فعالیت های بی ثبات کننده اش در جهان" به کار می گیرد.
او نوشت: "جعل (اسکناس) ضربه ای به قلب نظام مالی جهان است، و این واقعیت که عناصری در دولت ایران در آن دست دارند کاملا غیرقابل قبول است."
براساس این بیانیه تاسیسات چاپ "پردازش تصویر رایان" متعلق به شرکت "تجارت الماس مبین" است که رضا حیدری مدیرعامل آن است و مسئول خریداری تجهیزات و مواد لازم برای جعل ریال یمنی بوده است.
به گفته وزارت دارایی نیروی قدس از این پول برای پیش بردن فعالیت هایش استفاده می کند.
در این بیانیه آمده است: "حیدری از شرکت های صوری و سایر شیوه ها برای پنهان کردن مشتری های نهایی شرکت از چشم فروشندگان اروپایی استفاده می کرد. او بخش های لجستیکی مربوط به خریداری و انتقال تجهیزات به ایران را با محمود سیف، مدیرعامل شرکت تجارت (الماس مبین) هماهنگ می کرد."
دولت آمریکا دو ماه پیش تحریم هایی را بر اشخاص و شرکت هایی که به انجام حملات سایبری به بانک های آمریکایی یا در حمایت از سپاه پاسداران ایران متهم می کرد اعمال کرد.
به علاوه دولت ترامپ در ماه اکتبر تحریم های تازه ای علیه سپاه پاسداران اعمال کرد که گفت به دلیل حمایت این نهاد نظامی از حزب الله لبنان، حماس و طالبان است.
مناطق زلزلهزده ایران در چند روز آینده هوایی بارانی خواهند داشت. گزارش سازمانهای هواشناسی در داخل و خارج ایران حاکی است که تا روزهای آینده هوا در این مناطق ابری خواهد بود.
ایسنا از احد وظیفه، مدیرکل پیشبینی و هشدار سریع سازمان هواشناسی، نقل کرده که بارش در کرمانشاه و ایلام در روز چهارشنبه افزایش خواهد یافت.
خبرگزاری تسنیم هم نوشته که آقای وظیفه درباره مناطق زلزلهزده هشدار داده که با خطر آب گرفتگی مواجهند.
بسرای از زلزلهزدگان در غرب ایران این روزها در چادر زندگی میکنند. گزارش شده که دهها هزار نفر سرپناهشان را در زلزله از دست دادهاند.
خبرگزاری مهر گزارشی منتشر کرده که میگوید وضع زلزلهزدگان در چادرها و اردوگاههای موقت چندان مناسب نیست. در این گزارش به نقل از مسئولان هلال احمر، نوشته شده که بیش از ۹۰ هزار چادر در سراسر مناطق متاثر از زلزله توزیع شده است. گزارشگر مهر نوشته: "با این حال هنوز در روستاهای ثلاث باباجانی برخی از نبود چادر و توزیع نامناسب آن گلایه دارند."
مشاهدات این خبرنگار حاکی است که بعضیها از ترس پسلرزهها به زندگی در چادر پناه بردهاند. و دیگر اینکه هنوز عدهای مشغول آواربرداری هستند.
مطابق پیشبینیها، سرپل ذهاب، شهری که بیشترین خسارت را در زلزله اخیر دیده و جانهای بسیاری در آنجا از دست رفته، سه شنبه ۱۶ میلیمتر باران خواهد داشت و چهارشنبه یازده میلیمتر.
در قصرشیرین، وضع بدتر خواهد بود. پیشبینی میشود که روز سهشنبه در این شهر ۳۶ میلیمتر باران ببارد و چهارشنبه ۱۹ میلیمتر.
بیش از چهارصد نفر در زلزله یکشنبه ۲۱ آبان ماه کشته شدند و آمار مجروحان از هفت هزار نفر گذشته است.
۷۵ برنده جایزه نوبل در نامهای به غلامعلی خوشرو، نماینده ایران در سازمان ملل خواستار آزادی احمدرضا جلالی، پزشک و محقق زندانی در ایران شدهاند.
آقای جلالی که پیشتر ساکن سوئد بود هماکنون در ایران زندانی و به اتهام "محاربه" و "همکاری با دولت اسرائیل"با حکم اعدام روبرو است.
آقای جلالی البته این اتهامها را رد کرده است.
در نامه برندگان جایزه نوبل آمده است: "به عنوان اعضای گروهی از مردم (و سازمانها) که بر اساس وصیت آلفرد نوبل به سودمندی به بشریت عمیقا متعهد هستیم، ما نمیتوانیم ساکت بنشینیم در حالی که زندگی و کار یک محقق متعهد، احمدرضا جلالی، که متخصص پزشکی بحران است با خطر مرگ تهدید میشود."
نویسندگان نامه از مقامهای ایرانی خواستهاند که به آقای جلالی اجازه بازگشت به خانه خود در سوئد و ملحق شدن به همسر و فرزندانش را بدهند.
برندگان جایزه نوبل در نامه خود کار این پزوهشگر ایرانی را برای بشریت "سودمند" خواندهاند.
آقای جلالی که در زمینه پزشکی بحران تخصص دارد در آوریل سال ۲۰۱۶ میلادی به دعوت دانشگاههای تهران و شیراز برای برگزاری یک کارگاه مدیریت بحران به ایران سفر کرد.
حدود دو ماه بعد، سازمان عفو بینالملل اعلام کرد که مأموران وزارت اطلاعات آقای جلالی را روز ۲۵ آوریل، سه روز پیش از ترک ایران به مقصد سوئد، بازداشت کردهاند.
همسر او میگوید که این محقق ایرانی بارها به دعوت دانشگاههای ایران برای برگزاری کارگاههای آموزشی به کشورش سفر کرده بود.
در یک فایل صوتی که حدود یک ماه پیش ( ۲۲ اکتبر) در یوتیوب منتشر شد، صدای منسوب به آقای جلالی شنیده میشد که میگوید در زمان حبس انفرادی وادار شد دو بار در برابر دوربین با خواندن بیانیههایی که بازجوها از قبل آماده کرده بودند "اعتراف" کند.
این محقق ۴۵ ساله سابقه تدریس در دانشگاههای بلژیک، ایتالیا و سوئد را دارد.
او در سال ۲۰۰۹ برای ادامه تحصیل ایران را ترک کرده بود.
روزنامه واشنگتن پست گزارش داده است که وزارت دادگستری آمریکا قصد دارد در ماههای آینده تعدادی از پروندهها را که مظنونان آن ایرانی هستند، علنی کند.
این روزنامه آمریکایی در گزارش اختصاصی خود به نقل از افراد آگاه از این موضوع، گفته است که به تازگی از مسئولان پروندههای امنیت ملی در وزارت دادگستری آمریکا خواسته شده که هر گونه پرونده یا تحقیقات جاری را که در آن نام ایران یا ایرانیها مطرح است با هدف علنی کردن آن بررسی کنند.
به نوشته واشنگتن پست، پرونده هک شدن شرکت ساخت فیلم و سریال HBO که شامل دزدیدن فیلمنامه سریال محبوب بازی تاج و تخت ( Game of Thrones) هم میشد، یکی از پروندههای مطرح در این ماجرا است.
این روزنامه نوشته است که فشار بر وزارت دادگستری آمریکا برای علنی کردن پروندههای مربوط به ایران با مخالفتهایی در داخل این وزارتخانه روبرو شده است.
بنا براین گزارش، گروهی از منتقدان نگران آن هستند که این فشار منشاء سیاسی داشته باشد و کابینه دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در پی آن باشد که با علنی کردن این پروندهها فشار به کنگره برای اعمال تحریمهای تازه علیه ایران را افزایش دهد.
آقای ترامپ حدود یک ماه پیش با اعلام سیاستهای سختگیرانه خود علیه ایران از تأیید پایبندی تهران به توافق هستهای (برجام) خودداری کرد و موضوع را به کنگره ارجاع داد.
به نوشته واشنگتن پست، بعضی از مقامهای فدرال آمریکا هم ابراز نگرانی کردهاند که علنی شدن این پروندهها ممکن است تحقیقات جاری درباره آنها را به خطر بیندازد و شناسایی و دستگیری مظنونانی را ممکن است به ایران برگردند، سختتر کند.
یکی از مشهورترین پروندههای مطرح در این ماجرا پرونده هک شدن شرکت فیلمسازی HBO است.
تابستان گذشته این شرکت اعلام کرد که هکرها اطلاعات این شرکت را به سرقت بردهاند. واشنگتن پست به نقل از منابع آگاه نوشته است که هکرها در آن مقطع مدعی دزدیدن ۱.۵ ترابایت اطلاعات شدند.
بنا بر گزارشها، این سرقت شامل بخشی از فیلمنامه سریال مشهور "بازی تاج و تخت" و ایمیل یکی از مدیران شرکت شده است. پیش از این گزارشی از احتمال دخالت ایرانیها در هک شدن HBO مطرح نشده بود.
هکرها در آن زمان به این شرکت اطلاع دادند که هدفشان پول گرفتن از HBO در ازای منتشر نکردن اطلاعات سرقت شده است. در نهایت مشخص نشد که HBO به هکر ها پول داد یا نه.