مالک ساختمان پلاسکو که بود؟

 
ساختمان هفده طبقه پلاسکو را نماد ورود تهران به عصر مدرن می‌دانند. ساختمانی که در در عرض دو سال ساخته شد و در سال ۱۳۴۱ افتتاح شد. این ساختمان ۴۲ متری اسکلت کاملا فلزی داشت و رستورانی در طبقه بالای آن بود و مردم می‌توانستند با رفتن به پشت بام آن تهران آن زمان را که چنین ساختمان بلندی نداشت کاملا زیر پای خود ببینند. ساختمانی که اکنون سوخته و فروریخته است.
 
این ساختمان ۲۹ هزار متر مربع مساحت داشت و معماری داخلی آن، هم در آن زمان و هم در حال حاضر، با دیگر ساختمان‌های مشابه تفاوت داشت. اولین ساختمان بلندمرتبه با سازه فلزی و دارای آسانسور بود و در طبقه زیرین آن حوض‌هایی بزرگ قرار داشت. گفته می‍شود حبیب القانیان ساختمان را چند ماه پیش از انقلاب فروخته بود اما صحت این موضوع را نمی‌توان صد در صد تایید کرد. سازه فلزی این ساختمان باعث شده بود که برخی برای آن عمر دویست ساله پیشبینی کنند اما این ساختمان بعد از پنجاه و چهار سال فروریخت. اینکه آتش سوزی چقدر به ساختار بنا آسیب زده و باعث فروریختن آن شده روشن نیست؛ اما این ساختمان، گویی کاملا مهندسی و برنامه‌ریزی شده، فقط در خود فروریخت، اگر چنین نشده بود و آوار آن بر ساختمان‌های مسکونی اطراف و بر سر سیل جمعیت کنجکاوی می‌ریخت که به طرف این منطقه‌ای تجاری و پرجمعیت روانه شده بود، معلوم نبود تلفات این حادثه به چند نفر می‌رسید.
 
پس از انقلاب ساختمان پلاسکو را بنیاد مستضعفان مصادره کرد و بتدریج ساختمان به مرکز تولید، توزیع و فروش پوشاک، هم عمده‌فروشی هم خرده‌فروشی، تبدیل شد.
 
در این ساختمان ۵۹۰ واحد تولیدی و فروشگاه پوشاک قرار داشت، طبقات پایین‌تر بیشتر خرده‌فروشی بود و طبقات بالاتر بیشتر تولیدی و عمده‌فروشی. این ساختمان عظیم لوله‌کشی گاز نداشت و در حالی‌که بعنوان تولیدی و فروشگاه پوشاک مملو از مواد قابل اشتعال بود، کارکنان فروشگاه معمولا از بخاری‌های برقی یا گازی یا امثال آن برای گرم کردن خود استفاده می‌کردند.
 
آرشیتکت این ساختمان نمادین دقیقا روشن نیست که چه کسی بوده است. مالک ساختمان را تقریبا تمام منابع حبیب‌ القانیان، رئیس سابق انجمن کلیمیان تهران و مالک شرکت پلاسکو، بزرگترین کارخانجات صنایع پلاستیک‌سازی ایران دانسته‌اند.
از چپ به راست: نجات‌الله، عطالله، صیون، حبیب، داود، جان و نصرالله. تاریخ عکس احتمالا ۱۳۳۰ شمسی است اما شرلی القانیان، برادرزاده حبیب القانیان، به بی‌بی‌سی فارسی گفت: "القانیان‌ها هفت برادر بودند. دو نفر از آنها همیشه ساکن نیویورک بودند و پنج برادر ساکن تهران."
 
خانم القانیان گفت: "سه سال پیش از انقلاب، هر هفت برادر در بیشتر فعالیت‌های تجاری خانواده با هم شریک بودند البته هر کدام هم سرمایه‌گذاری شخصی خود را داشت. بنابراین ساختمان‌های پلاسکو و آلومینیوم، نخستین ساختمان‌های بلندمرتبه تهران، متعلق به هر هفت برادر بود. طبیعی است که بخصوص در سال‌های اول چهار برادر بزرگتر بیشتر تصمیم‌های تجاری را می‌گرفتند و در نتیجه سهم بیشتری از سه برادر جوانتر داشتند که هنوز مشغول تحصیل بودند."
 
به گفته شرلی القانیان، هفت برادر به ترتیب سن (از بزرگ به کوچک) عبارتند از:
 
    جان القانیان که همیشه در نیویورک زندگی کرد و در همان شهر درگذشت.
    داود القانیان (پدر شرلی) که در تهران زندگی می‌کرد و بعد از انقلاب به لندن نقل مکان کرد و در همین شهر درگذشت.
    نورالله القانیان که همیشه در نیویورک زندگی کرد و همانجا درگذشت.
    حبیب القانیان که در ایران زندگی می‌کرد و کمی بعد از انقلاب اعدام شد.
    نجات‌الله القانیان که در تهران زندگی می‌کرد و بعد از انقلاب به لس‌آنجلس نقل مکان کرد و در همانجا درگذشت.
    صیون القانیان که در تهران زندگی می‌کرد و بعد از انقلاب به لس‌آنجلس نقل مکان کرد و اکنون در همان شهر زندگی می‌کند.
    عطاالله القانیان که در تهران زندگی می‌کرد و بعد از انقلاب به لس‌آنجلس نقل مکان کرد و اکنون در همان شهر زندگی می‌کند.
 
ساختمان پلاسکو که بخشی از تاریخ و هویت شهر تهران بود و در منطقه‌ای واقع بود که خود شاهد رویدادهای تاریخی فراوانی بوده (چهارراه استامبول، خیابان جمهوری) دیگر وجود ندارد.
از چپ به راست: نورالله، نجات‌الله، صیون، عطاالله، جان، داود و حبیب (۱۳۵۲) برادران القانیان دو سال بعد از ساختمان پلاسکو، ساختمان آلومینیوم را ساختند که کم‌ارتفاع‌تر بود (۱۳ طبقه). این ساختمان کمی آنسوتر در نزدیکی پل حافظ قرار دارد و هم‌اکنون مرکز تجاری خرید فروش محصولات صوتی و تصویری است.
 
پس از انقلاب ایران، این ساختمان هم مصادره و به بنیاد مستضعفان واگذار شد. فروریختن ساختمان پلاسکو و اطلاعاتی که پس از آن درباره کاستی‌های ایمنی‌اش منتشر شد، شاید نیاز به رعایت بیشتر معیارهای ایمنی را درباره ساختمان آلومینیوم یادآوری کند که در همان دوره ساخته شده است.
 
کسی که نام پلاسکو بیش از همه با او عجین بود، یعنی حبیب القانیان مثل ساختمان پلاسکو فرجامی خوش نداشت. در حالی که گفته می‌شد او دو هفته پیش از پیروزی انقلاب به تهران برگشته بود چون فکر می‌کرد کسی با او کاری ندارد، در محاکمه‌ای "بیست دقیقه‌ای" به اعدام محکوم شد.
+10
رأی دهید
-0
0
 
0
 
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.