دستیار حقوق شهروندی روحانی هم برای بازدید از زندان‌ها درخواست داد

پس از درخواست نمایندگان مجلس برای بازدید از بازداشتگاه‌ها، دستیار ویژه رئیس‌جمهور در امور حقوق شهروندی نیز اعلام کرد که درخواستی برای بازدید از بازداشتگاه‌ها به قوه قضائیه ارائه کرده اما هنوز با این درخواست موافقت نشده است.
 
شهیندخت مولاوردی، روز شنبه ۳۰ دی، در گفت‌وگو با خبرگزاری ایسنا گفت که «ما به سهم خود تلاش کردیم نگرانی خانواده‌های بازداشت شدگان را به مسئولان ذیربط انتقال داده و انتظارات موجود را مطرح کنیم».
 
او خبر داد که درخواست بازدید از بازداشتگاه‌ها را ارائه کرده اما این درخواست هنوز «در حال بررسی است».
 
خانم مولاوردی درباره وضعیت دانشجویان دستگیر شده پس از اعتراض‌های اخیر نیز گفت که «اتفاقات خیلی خوبی افتاده و به سمت حال آزاد کردن همه دانشجویان پیش می‌رویم».
 
پس از فوت سینا قنبری تعدادی از نمایندگان مجلس خواستار بازدید از زندان اوین شده‌اند، اما قوه قضائیه تاکنون با درخواست آنان موافقت نکرده‌است.
 
در مورد بازدید از زندان‌ها، عمادالدین باقی، فعال سیاسی و فعال حقوق بشر که در ۲۰ سال گذشته چندین بار زندانی شده روز ۲۸ دی در مصاحبه با وب‌سایت «جامعه نو» با اشاره به تجربه‌های قبلی بازدید نمایندگان مجلس از زندان‌ها گفته بود که «چنین ملاقات‌هایی بی‌اثر است چون تصمیم اصلی با قوه‌قضاییه است. این ملاقات‌ها نقش سوپاپ را دارند و البته تعبیر رادیکال‌تر آن اغواگری است».
 
به گفته آقای باقی، این بازدیدها در صورتی تأثیر خواهد داشت که «بازدید منظم ناظرین مستقل داخلی» از زندانها بازدید کنند.
 
به جز درخواست برای بازدید از بازداشتگاه‌ها، بیش از ۴۰ تن از نمایندگان مجلس نیز با ارسال نامه‌ای به علی لاریجانی رئیس مجلس، خواستار تشکیل یک گروه مستقل برای بررسی علل مرگ تعدادی از بازداشت‌شدگان اعتراض‌های اخیر در زندان‌ها شده‌اند.
 
پس از تجمع‌های اعتراضی اخیر نام تعدادی از زندانیان منتشر شده که در زندان‌ها جان خود را از دست داده‌اند، اما مقام‌های قضایی ارتباط بازداشت این افراد با تجمع‌های اخیر را رد کرده‌اند.
 
در این زمینه محمدجعفر منتظری، دادستان کل کشور، اعلام کرده که سینا قنبری که در زندان اوین فوت کرده، «معتاد» بوده و خودکشی کرده‌است.
 
مقام‌های نیروی انتظامی استان مرکزی نیز شبیه همین این ادعا را درباره وحید جعفری که در زندان اراک فوت شده مطرح کرده‌اند.
 
محمد نجفی، وکیل دادگستری، اما این ادعای مقام‌های نیروی انتظامی استان مرکزی را تکذیب کرده بود. او چند روز پس از این اظهارات، روز ۲۵ دی در مقابل منزل شخصی‌اش بازداشت شد.
 
در روزهای گذشته همچنین خبری مبنی بر «بازداشت شهاب ابطحی‌زاده جوان ۲۰ساله اهل اراک و سپس رها شدن جسد او مقابل منزل پدرش» در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده بود.
 
با این حال در این مورد هم قاسم عبداللهی، رئیس کل دادگستری استان مرکزی، اعلام کرد که مرگ این فرد «ارتباطی با ناآرامی‌های اخیر ندارد و این فرد به دلیل تزریق مواد مخدر جان باخته‌است».
 
نسرین ستوده، وکیل دادگستری، در مصاحبه‌هایی خواستار آن شده که یک کمیته مستقل این ادعاها را بررسی کند.
 
به گفته خانم ستوده، «تعدادی از معترضان بازداشت‌شده طی تماس‌های تلفنی از زندان اوین به او گفته‌اند مقامات امنیتی پیش از دیدار متهمان با یک مسئول قضایی در زندان، به آنان توصیه کرده‌اند برای تسریع آزادی‌شان در جلسه با او داروی متادون درخواست کنند».
 
در این زمینه محمود صادقی، نماینده تهران در مجلس، روز سه‌شنبه،۲۶ دی‌ماه، در توئیتر خود نوشته بود: «یکی از زندانیانی که اخیراً در زندان فوت کرد، در تماس با خانواده خود گفته بود که زندانیان به خوردن قرص‌هایی مجبور شده‌اند که حال آنها را بد می‌کرده‌است».
 
دو روز بعد روابط عمومی سازمان زندان‌ها این ادعا را «واهی» و مصداق «نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی» توصیف کرده و وعده داده بود که مطرح‌کنندگان آن را «در اسرع وقت و در دادسرای عمومی و انقلاب تهران تحت تعقیب قانونی قرار خواهد داد».
 
این نماینده مجلس در پیامی توئیتری در واکنش به تهدید سازمان زندان‌ها مبنی بر شکایت از مطرح کنندگان موضوع «خوراندن اجباری دارو» به بازداشت‌شدگان، از این سازمان خواست که «به جای تهدید به داغ و درفش، در پاسخ به درخواست‌های مکرر نمایندگان مردم اجازه بازدید از زندان‌ها را بدهد».
 
با این حال حسن نوروزی، سخنگوی کمیسیون قضایی مجلس، در گفت‌وگو با وبسایت زیتون سخنان آقای صادقی را رد کرده است.
 
او درباره مرگ مشکوک تعدادی از زندانیان اعتراض‌های اخیر گفته است: «ممکن است مرگ بسیاری از این افراد در زندان به دق کردن آن‌ها از غصه به خاطر کارهایی که انجام داده‌اند مربوط باشد. اینها در زندان به زشتی کار خود فکر کرده و شاید همین منجر به خودکشی آن‌ها شده است. بسیاری از این زندانیان کارمند بانک بوده و حتی مشکل گرانی و بیکاری نیز نداشتند».
 
به جز وحید حیدری و سینا قنبری که مقامات جمهوری اسلامی ارتباط مرگ آنان با اعتراض‌های اخیر را رد کرده‌اند، بر اساس آمار اعلام شده از تلویزیون ایران و گفته‌های نمایندگان مجلس، ۲۵ نفر در تجمع‌های اعتراضی کشته شده‌اند.
 
در همین حال گزارش‌هایی نیز درباره کشته شدن افراد دیگری از جمله سارو قهرمانی در سنندج و محسن عادلی در دزفول منتشر شده اما مقام‌های جمهوری اسلامی این گزارش‌ها را تکذیب کرده‌اند.
 
فرماندار سنندج نیز مدعی شده که سارو قهرمانی «وابسته به گروهک‌های تروریستی» بوده است؛ ادعایی که توسط نزدیکان آقای قهرمانی رد شده است.
 
مقام‌های جمهوری اسلامی برای اشاره به گروه‌های مسلح مخالف خود از عبارت «گروهک‌های تروریستی» استفاده می‌کنند.
+4
رأی دهید
-3
0
 

انتقاد دادستان تهران از انتشار گزارش «تخلفات» دوره شهرداری قالیباف

دادستان عمومی و انقلاب تهران، با انتقاد از انتشار گزارش شهردار تهران از «تخلفات مالی» دوره مدیریت محمدباقر قالیباف شهردار سابق، خبر داد که از محمدعلی نجفی خواسته است «فوراً» مستندات خود در این باره را به این نهاد ارائه دهد.
 
به گزارش خبرگزاری ایسنا، عباس جعفری دولت‌آبادی، روز شنبه ۳۰ دی، ضمن انتقاد از انتشار گزارش شهردار تهران درباره «تخلفات» دوره مدیریت محمد باقر قالیباف تأکید کرد که «اعلام موارد فساد بدون دلیل و اثبات و بدون تصویب در مرجع رسمی محل اشکال است».
 
او خواستار آن شد که مسئولان موارد فساد را ابتدا به قوه قضائیه اعلام کنند.
 
دادستان تهران تأکید کرد که انتشار اخبار درباره فساد اقتصادی مقامات «بدون اثبات» آنها باعث «پریشان شدن روان» و «رنجیده» شدن مردم می‌شود.
 
آقای جعفری دولت آبادی خبر داد که روز چهارشنبه هفته گذشته در نامه‌ای به محمدعلی نجفی شهردار تهران، خواستار آن شده که مستندات خود درباره گزارش «تخلفات» دوره شهرداری محمدباقر قالیباف را «به فوریت»به دادستانی اعلام کند.
 
غلامحسین محسنی اژه‌ای، سخنگوی قوه قضائیه ایران، نیز در واکنش به گزارش شهرداری تهران گفته است که «معمولاً مسئولین جدید نسبت به مسئولین سابق حرف‌هایی دارند. ما هم می‌گوییم گزارش کنید تا رسیدگی کنیم اما بعضی وقت‌ها حرف می‌زنند و گزارشی نمی‌دهند».
 
محمدعلی نجفی شهردار تهران، روز یکشنبه ۲۴ دی، در گزارشی از وضعیت شهرداری پایتخت ایران، شهردار و مدیران سابق این نهاد را به مواردی چون «هزینه کردن بودجه شهرداری در انتخابات ریاست جمهوری»، «استخدام ناگهانی ۱۳ هزار نفر در آستانه انتخابات»، «خیانت در صندوق ذخیره کارکنان شهرداری» و «واگذاری سلیقه ای۶۷۴ ملک» متهم کرده بود.
 
آقای نجفی همچنین گفته بود که شهرداری تهران قصد دارد که گزارش چهار یا پنج مورد از «تخلفات» دوره شهرداری محمدباقر قالیباف را به قوه قضائیه ارسال کند.
 
یک روز پس از انتشار این گزارش نیز مجید فراهانی، عضو شورای شهر تهران، از «گم شدن» ۲۰ هزار میلیارد تومان از بودجه شهرداری تهران در طول سال‌های ۸۴ تا ۹۶ خبر داد.
 
در مقابل حسین قربان‌زاده، مشاور سیاسی شهردار سابق تهران، محمدعلی نجفی را به «سیاه‌نمایی مطلق» متهم کرده و گفته که او با «پیراهن عثمان» کردن یک قرارداد «مشکوک»، جای قاضی نشسته است.
 
شهردار تهران در گزارش خود اعلام کرده بود که شهرداری در دوره مدیریت محمد باقر قالیباف، قراردادی با یکی از شرکت‌های نیروی انتظامی به مبلغ یک میلیارد و ۴۳۰ میلیون تومان امضا کرد اما تنها ۱۷۳ میلیون تومان به این شرکت پرداخت شده است.
 
به گفته آقای نجفی، یک میلیارد و ۲۵۳ میلیون تومان دیگر به حساب رئیس دفتر یکی از معاونان وقت شهرداری واریز شد و «این پول نیز خرج انتخابات شده است».
 
محمدباقر قالیباف، شهردار سابق تهران، نامزد انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ بود و حامیان حسن روحانی، او را به استفاده از بودجه شهرداری برای انتخابات ریاست جمهوری متهم می‌کردند. آقای قالیباف در نهایت به نفع ابراهیم رئیسی، دیگر نامزد اصولگرا، انصراف داد.
 
در همین حال به گزارش خبرگزاری ایلنا، عباسعلی کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان، نیز روز شنبه در پاسخ به سؤالی درباره گزارش آقای نجفی گفت: «درخصوص تخلفات اگر گزارشات به موقع و مستند باشد آنچه که در حد اختیارات شورای نگهبان باشد در خودِ شورا مورد رسیدگی قرار می‌گیرد و اعلام نظر خواهد شد و اگر آن گزارشات در حد رسیدگی در قوه قضائیه باشد شورای نگهبان آن گزارش‌ها را به قوه قضائیه ارجاع خواهد داد».
 
او اضافه کرد: «اگر چنین گزارشاتی وجود داشته باشد خوشحال می‌شویم که آنها به دست ما برسد تا رسیدگی کنیم».
 
محمباقر قالیباف پس از انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر، و برکناری از شهرداری تهران، با حکم رهبر جمهوری اسلامی به عنوان یکی از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب شده است.

بحث بر سر 'نژاد سفید' در ایتالیا جنجال به پا کرد

در ایتالیا محاسبه جمعیت بر اساس رنگ پوست انجام نمی‌شود. ولی درست است بگوییم که اکثر قابل توجه جمعیت ایتالیا سفید پوست هستند. طبقه گزارش موسسه ملی آمار ایتالیا، بیش از ۹۲ درصد مردم این کشور، ایتالیایی‌های بومی هستند که در عمل اغلب به معنی سفید پوست بودن است.
 
با هیچ محاسبه ریاضی نمی توان این ادعا را که جمعیت سفید پوستان ایتالیا با خطر انقراض مواجه است، ثابت کرد. ولی یک سیاستمدار ایتالیایی با صراحت و به وضوح چنین ادعایی کرده است.
 
در حالی که انتخابات ایتالیا قرار است در ۴ ماه مارس برگزار شود، آتیلیو فونتانا، نامزد سرشناس حزب راستگرای لیگ شمالی (لگا نورد) در این انتخابات ، مصاحبه‌ای انجام داده است. سیاستمداران ایتالیایی عادت دارند بیشتر مبارزات انتخاباتی خود را با شرکت در برنامه های تلویزیونی غالبا نامربوط و سخنرانی‌های طولانی انجام دهند.
 
آقای فونتانا اهل ایالت لمباردی در شمال ایتالیاست که مقصد اصلی پناهجویانی است که به این کشور قدم می گذارند.
 
او با تکیه به همین موضوع در رادیو پادانیا گفت: "ما نمی‌توانیم همه آنها را قبول کنیم، چون اگر مجبور باشیم همه آنها را بپذیریم، به این معنی خواهد بود که دیگر خودمان... به عنوان یک واقعیت نژادی وجود نخواهیم داشت. چون عده آنها از ما بیشتر است؛ چون آنها بیشتر از ما مصممند این سرزمین را اشغال کنند."
 
آقای فونتانا اضافه کرد: "ما باید تصمیم بگیریم که آیا گروه ما، نژاد سفیدپوست ما و جامعه ما باید همچنان باقی بماند یا این که محو شود. این یک انتخاب است."
 
توصیف آقای فونتانا از ایتالیایی‌های بومی به عنوان "نژاد سفید پوستی" که ظاهرا موجودیتش به خطر افتاده با انتقاد مواجه شد. برای برخی اظهارات او خاطرات ناخوشایند دوره حکومت فاشیست‌ها به رهبری بنیتو موسولینی را زنده می‌کرد.
 
روت دوره‌گلو، رئیس جامعه یهودیان رم در توییتی با اشاره به قوانین نژادی دوران موسولینی از چنین سخنانی انتقاد کرده است.
 
سیاستمداران و کنشگران از آقای فونتانا خواسته‌اند از نامزدی احراز پست فرمانداری لمباردی منصرف شود. حزب او این درخواست را رد کرده است.
 
ماتئو سالوینی، رهبر حزب لیگ شمالی گفته است: "این (موضوع) را فراموش کنید."
 
لیگ شمالی در گذشته با الفاظی تند و گاهی به شدت تهاجمی علیه مهاجران یا ایتالیایی‌هایی که سفید پوست نیستند موضع گرفته است. در سال ۲۰۱۳ روبرتو کالدرولی، یک سناتور عضو لیگ شمالی خانم سسیل کاشتو کینجه، اولین وزیر سیاه پوست ایتالیا را به اورانگوتان تشبیه کرد.
 
اگر چه برای سالها چنین اظهاراتی محکوم شده ولی در عین حال با این عنوان که چنین سخنانی، از حزبی است که امیدی به تشکیل دولت ندارد، نادیده گرفته شده و اعتنایی چندانی به آنها نشده است.
 
ولی حالا همه چیز تغییر کرده است. لیگ شمالی اکنون این شانس را دارد که در یک ائتلاف بالقوه راستگرا سهمی داشته باشد.
 
لیگ شمالی اکنون با حزب فورزا ایتالیا، که رهبری آن با سیلویو برلوسکونی، نخست وزیر سابق ایتالیاست متحد شده. موضوع اصلی مبارزه این دو حزب علیه دولت راست میانه کنونی، مسئله مهاجرت خواهد بود که سبب اتحاد این دو حزب شده است.
انتخاباتی با محور مهاجران 
این اولین انتخابات سراسری ایتالیاست خواهد بود که از سال ۲۰۱۳ برگزار می‌شود. از آن تاریخ تا کنون تعداد ورود مهاجران و پناهجویان به ایتالیا و نیز سایر کشورهای اروپایی افزایش قابل ملاحظه‌ای یافته است.
 
تنها در ظرف سه سال گذشته بیش از ۴۵۰ هزار مهاجر آفریقایی خود را به سواحل ایتالیا رسانده‌اند. به طور قطع بسیاری از این پناهجویان در ایتالیا باقی نمی‌مانند و تلاش می‌کنند به سایر کشورهای اروپایی بروند.
 
ولی نشان دادن صحنه‌های ورود پناهجویان به خاک ایتالیا برای سالها، تاثیر زیادی داشته است.
 
سیلویو برلوسکونی، در یکی از مصاحبه های اخیرش گفت باید توجه داشت که ۴۷۶ هزار پناهجویی که در ایتالیا هستند ممکن است برای این که غذا بخورند، مرتکب جرم و جنایت شوند.
 
جنبش پوپولیست پنج ستاره هم به امید رسیدن به قدرت از مهاجران انتقاد کرده است.
 
لوئیجی دی مایو، نامزد نخست وزیری از این جنبش، در آوریل ۲۰۱۷ در صفحه فیسبوک خود نوشت: "ایتالیا ۴۰ درصد مجرمان رومانیایی را وارد کرده است."
 
بپه گریلو، مؤسس این جنبش هم در سال ۲۰۱۳ در وبلاگش نوشت: "سل، جرب (بیماری انگلی)، وبا و ایدز، بیماری‌های وارداتی هستند."
 
در یک جلسه انجمن شهر که تابستان گذشته برای بحث در باره مهاجران در جزیره سیسیل برگزار شده بود، شاهد اظهارات مشابهی توسط چندین نفر از ساکنان محل بودم. این که چگونه ایتالیا با کسانی که وارد سواحل این کشور می شوند برخورد می کند سئوالی است که مدت‌هاست مطرح می‌شود.
 
آتیلیو فونتانا، سخنان خود در باره نژاد سفید پوست ایتالیا را صرفا یک لغزش کلام خوانده ولی راهی برای پس گرفتن این اظهارات وجود ندارد.

نوعروس، اسیر قفس عشق

رفتارهای عجیب و غریب تازه داماد بدبین باعث شد زندگی مشترک او و نوعروس تحصیلکرده اش دوامی نداشته باشد. آنها پیش از پایان هفتمین ماه ازدواجشان راهی دادگاه خانواده شدند تا طلاق بگیرند.
شعبه 264 دادگاه خانواده قدری شلوغ‌تر از روزهای دیگر بود. با این حال «پریا» و «اسکندر» عجله داشتند به پرونده‌شان بسرعت رسیدگی شود و هر چه زودتر از هم جدا شوند. همانگونه که ازدواجشان هم بسرعت انجام شده بود.

بر اساس اوراق پرونده آشنایی این زن 35 ساله با شوهر 30 ساله‌اش تا روز مراجعه‌شان به دادگاه به 8 ماه هم نمی‌رسید.پریا به‌عنوان مدیر فروش شرکتی بزرگ در یک نمایشگاه محصولات خانگی با اسکندر آشنا شد. واسطه آنها هم یکی از همکاران پریا بود که اسکندر را برای امور فنی دعوت به کار کرده بود. هنگام صرف ناهار پریا و اسکندر روبه‌روی هم نشستند و همان اتفاق ساده باعث علاقه‌مندی مرد جوان به مدیر فروش شرکت شد. چند روز بعد هم با یک دسته گل به محل کار پریا رفت و از او خواستگاری کرد. با این حال پریا به خاطر فاصله سنی با او درخواستش را رد کرد تا اینکه اسکندر با خانواده‌اش به سراغ پدر و مادر پریا رفت. اما باز هم پریا به بهانه مشغله فراوان خود پیشنهاد ازدواج او را رد کرد. با این حال اسکندر قول داد هر شرطی را که در میان باشد قبول کند. سرانجام دختر جوان با مهریه 1360 سکه و سند ششدانگ آپارتمان اسکندر ونیز دریافت حق طلاق «بله» را گفت و آنها خیلی زود زندگی مشترکشان را آغاز کردند.

اما نخستین اختلاف میان عروس و داماد همان روز جشن عروسی پیش آمد. چرا که اسکندر اجازه حضور فامیل‌ها را در عکس دسته جمعی نداد و پریا هم این موضوع را با غیرت و تعصب او مرتبط دانست و از آن گذشت. اما در روزهای بعد دامنه اختلاف‌های آنها به معاشرت در میهمانی‌های فامیلی، حضور در فضای مجازی، مکالمه‌های تلفنی و حتی کار کردن پریا کشید. تا اینکه عروس جوان یک ماه بعد از ازدواجشان متوجه شد شوهرش به بیماری «بدبینی» مبتلا است و گرچه وانمود می‌کند رفتارهایش به خاطر عشق و علاقه به همسرش بوده، اما عملاً آرامش پریا را در زندگی مشترک و حتی در محل کارش به هم زده بود. با این حال پریا از همسرش خواهش کرد با مراجعه به روانشناس درمان خود را شروع کند.ولی اسکندر که تصور کرده بود همسرش به او انگ «دیوانگی» زده، برای همین یک روز به دیدن مدیرعامل شرکت محل کار پریا رفت و خواهش کرد همسرش را به واحدی که با دیگران برخورد نداشته باشد منتقل کند. همین موضوع موجب عصبانیت پریا شد تا با توجه به داشتن اجازه طلاق برای جداشدن از همسرش اقدام کند. اما خانواده‌های دو طرف پادرمیانی کردند و آنها را آشتی دادند. اسکندر هم قول داد در رفتارش تجدید نظر کند که این قول و قرار حتی دو هفته هم دوام نیاورد. دلیل اختلاف جدید آنها تصادف کردن خودروی پریا با خودروی یک مرد غریبه بود که با سر رسیدن اسکندر به محل تصادف و کتک کاری با راننده خاطی کار به کلانتری کشید. آن شب اسکندر همسرش را مقصر دانست که با یک مرد! تصادف کرده است. همین موضوع باعث شد پریا به سراغ پدر و مادرش برود تا اسکندر را راضی به طلاق کنند.

شش ماه بعد از ازدواج مدیر فروش شرکت با خواستگار سمج او با بخشیدن همه حق و حقوقش پا به دادگاه گذاشته بود تا از اسکندر جدا شود. روی جلد پرونده آنها نوشته شده بود «طلاق توافقی». وقتی پریا و اسکندر وارد شعبه 264 دادگاه خانواده مجتمع قضایی ونک شدند، قاضی «غلامحسین گل‌آور» سعی کرد زوج جوان را از طلاق منصرف کند. قاضی چند دقیقه برای آنها درباره گذشت و صبوری حرف زد و تأکید کرد؛ «همانطور که برای بیماری جسمی به پزشک مراجعه می‌کنیم، باید برای تسکین دردهای روحی خود نیز به روانشناس و مشاور مراجعه کنیم...» اما اسکندر گفت:«من مشکلی ندارم جز آنکه عاشق همسرم هستم، اما او به خواسته‌های من اهمیتی نمی‌دهد.»

پریا هم گفت:«هیچ کسی برای طلاق گرفتن ازدواج نمی‌کند. همه دخترها دوست دارند خوشبخت شوند و از زندگی در سایه مردی باشخصیت، مهربان و سالم لذت ببرند. اما همسرم تصور می‌کند من اسیر او هستم و به بهانه‌های مختلف مرا از همه فعالیت‌های اجتماعی‌ام محروم می‌کند. حتی حاضر نیست من برای خرید از خانه خارج شوم، در حالی که یک مدیر موفق در شرکتی معتبر بودم که حالا به خاطر همسرم حاضر شده‌ام در بایگانی کار کنم. اما دیگر تحمل کتک کاری او با دیگر مردها را در کوچه و خیابان ندارم...» زن جوان بغض کرد، اما اجازه نداد اشک‌هایش جاری شود. تنها به یک نقطه خیره شد و سکوت کرد. قاضی هم بر اساس روال معمول آنها را به واحد مشاوره فرستاد تا بعد از دریافت نظر کارشناسان رأی لازم را صادر کند. با این حال قبل از خروج مرد جوان به او گفت:«جوان، بهتر است در زندگی مشترک خودت تجدید نظر کنی. ضرری ندارد» اما اسکندر چیزی نگفت و زودتر از دادگاه خارج شد تا به همسرش برسد.

ادامه دستفروشی کشتی گیر ایرانی اینبار در سرمای اردبیل

تابستان همین امسال بود که با سعید یونسی صحبت می کردیم، کشتی گیری که در رقابت های ناشنوایان جهان مقام نایب قهرمانی را به دست آورده بود.
 
به گزارش جام جم آنلاین ، این کشتی گیر عنوان نائب قهرمانی مسابقات کشتی آزاد ناشنوایان ۲۰۱۲ جهان، نائب قهرمانی مسابقات بین‌المللی ترکیه، مدال نقره مسابقات بین‌المللی ایران و مقام پنجم پارالکمپیک بلغارستان را در کارنامه خود ثبت کرده است.
 
متاسفانه هیچ کدام از این عناوین باعث بهبود شرایط مالی این کشتی گیر نشده است.
 
او که از لحاظ جسمانی مشکلاتی هم دارد در تامین هزینه های زندگی خود با سختی های زیادی مواجه شده است و به همین دلیل کشتی را کنار گذاشته و سخت کار می کند.
 
او در اردبیل دستفروش میوه است. با وانت بار به معابر و خیابان های مختلف می رود و میوه می فروشد تا هزینه های کمرشکن زندگی اش را تامین کند. او که 28 ساله است در نخستین مصاحبه خود که درباره وضعیت معیشتی اش انجام داد خواستار این شد که وزارت ورزش و جوانان به شرایط ورزشکارانی مثل او رسیدگی کند. اما تابستان تمام شد و پاییز آمد، پاییز هم رفت و زمستان هم سر رسید و این کشتی گیر هنوز هم دستفروشی می کند. البته اینبار در سرمای استخوان سوز اردبیل.