ارنست هرتسفلد و پنج دهه خدمت به باستان‌شناسی ایران

 
بیستم ژانویه ۲۰۱۸ هفتادمین سالروز درگذشت ارنست هرتسفلد، یکی از سرشناس‌ترین باستان‌شناسان دنیا در سده بیستم میلادی است. هرتسفلد در پیوند با تاریخ ایران باستان و میانرودان پژوهش‌های میدانی گسترده‌ای انجام داد و شناخت آثار تاریخی ایران در محافل علمی دنیا تا حد زیاد مدیون زحمات اوست.
 
یکی از درخشان‌ترین جنبه‌های کاری این باستان‌شناس آلمانی، بیرون آوردن پلکان خاوری کاخ آپادانا از زیر خاک و همچنین کشف دهها هزار لوح گِلی است که داده‌های گسترده‌ای از اقتصاد و جامعه ایران در زمان هخامنشی به عموم ارایه کرد. با اینحال هرتسفلد در میان ایرانیان - به جز محافل تخصصی باستان شناسی و دانشگاهی - بسیار اندک شناخته شده است.
 
اهمیت کارهای پژوهشی قدیمی معمولا با گذشت زمان و افزوده شدن یافته‌های تازه، کمتر می‌شود. کوشش‌های هرتسفلد اما روز به روز بیشتر مطرح و بزرگ داشته می‌شوند. در سال‌های اخیر موزه‌‌های هنر متروپولیتن و سَکلِر در آمریکا و موزه هنر اسلامی در برلین دست‌ نوشته‌های او در زمان کاوش‌های باستان‌شناسی را دیجیتال کرده و به رایگان در اختیار پژوهشگران گذشته‌‌اند؛ یک همایش برای بررسی دستاوردهای او در واشینگتن برگزار شده و متن سخرانی‌ها به صورت کتابی نفیس به چاپ رسیده؛ دانشنامه ایرانیکا نیز یک نوشته مفصل درباره نقش هرتسفلد در شناساندن ایران باستان و آثار تاریخی آن منتشر کرده است.
نخستین دیدار از پارسه و پاسارگاد 
تحصیلات دانشگاهی هرتسفلد روی تمدن آشور، تاریخ هنر و معماری متمرکز بود. او که بر بسیاری از زبان‌های باستانی تسلط داشت پس از چندین سال کار در میانرودان با پشتیبانی انجمن خاورشناسی آلمان، برای نخستین بار در سال ۱۹۰۵ از پارسه (تخت جمشید) دیدن کرد. پنج سال بعد یکی از مشهورترین کتاب‌های خود به نام «سنگ نگاره‌‌های ایرانی» را همراه با فردریش زاره، مدیر موزه هنرهای اسلامی برلین منتشر کرد. کتابی که در آن برای نخستین بار به شکل حرفه‌ای مشهورترین سنگ‌نگاره‌های هخامنشی و ساسانی بررسی شده‌اند.
 
هوبرتوس فون گال، باستان شناس، می‌گوید: «علیرغم اهمیت این کار، اشتباهاتی نیز در آن دیده می‌شود؛ مثلا در کتاب، تعدادی از سربازان مادی، پارسی معرفی شده‌اند ولی هرتسفلد خودش بعدها نوشته‌اش را تصحیح کرده است.»
 
اشتفان هاوزر، یکی از نویسندگان کتاب «ارنست هرتسفلد و گسترش پژوهش‌های خاور نزدیک: ۱۹۰۰-۱۹۵۰» می گوید: «کتاب "سنگ‌نگاره‌های ایرانی" تا امروز همچنان جزو کتاب‌های راهنما در زمینه باستان شناسی ایران باقی مانده است.»
 
هرتسفلد در همین سفر از پاسارگاد هم دیدار کرد و پایان نامه دکترای خود را به آن اختصاص داد. چندی بعد نیز در تیسفون - پایتخت ساسانیان - به کارهای پژوهشی پرداخت که نتایج آن راهنمای موثری برای جویندگان بعدی شد.
ارنست هرتسفلد در پارسه نخستین استاد باستان شناسی خاورنزدیک 
از اوایل دهه ۱۹۱۰ هرتسفلد همراه با فردریش زاره به کاوش‌های باستان‌شناسی در میانرودان (بین النهرین) مشغول بود. او به ویژه در منطقه باستانی سامره، یکی از پایتخت‌های امپراتوری عباسی، فعالیت‌های گسترده‌ای داشت. اطلاعات باستان شناسی درباره این ناحیه نیز مدیون کوشش‌های هرتسفلد است. از کاوش‌های او و زاره در سامره به عنوان نخستین کاوش‌های باستان‌شناسی در یک منطقه اسلامی نام برده می‌شود.
 
در سال ۱۹۲۰ در برلین هرتسفلد به عنوان نخستین استاد رسمی باستان شناسی خاورنزدیک شناخته شد. اشتفان هاوزر خاطر نشان می‌کند که هرتسفلد البته هیچگاه در عمل در چنین جایگاهی تدریس نکرد چون بیشتر زمان‌ها در سفر مشغول کاوش‌های باستان شناسی بود.
لغو امتیاز باستا‌ن‌شناسی فرانسویان: رویدادی خجسته برای هرتسلفد 
پژوهش‌های میدانی هرتسفلد در پارسه از سال ۱۹۲۳ ادامه پیدا کرد ولی امکان کندوکاو در منطقه برای او وجود نداشت. در آن زمان پیرو قراردادی که در زمان قاجار میان ایران و فرانسه امضا شده بود امتیاز کاوش‌های باستان شناسی در کشور به شکل اختصاصی به فرانسویان اعطا شده بود. با روی کار آمدن رضا شاه و آغاز جنبش‌های ملی‌گرایانه در ایران این قرارداد با کوشش‌های فراوان لغو شد.
 
نخستین پیامدِ این موضوع برای هرتسفلد آغاز کاوش‌ در پاسارگاد با پشتیبانی دو نهاد آلمانی بود. در دانشنامه ایرانیکا آمده است که هرتسفلد در نهایت «پس از مدتها لابی‌گری» توانست امتیاز سرپرست حفاری در پارسه را در اوایل دهه ۱۹۳۰ به دست آورد. نهادهای آلمانی در این سالها دیگر توان پشتیبانی مالی از چنین طرح‌هایی را نداشتند ولی نهادهای آمریکایی با امکانات مالی کافی در حال ورود به منطقه بودند. هرتسفلد نیز موفق شد برای انجام یک حفاری گسترده در تخت جمشید گروهی از بنیاد خاورشناسی دانشگاه شیکاگو را در اختیار بگیرد.
حفاری‌های بنیاد خاورشناسی دانشگاه شیکاگو به سرپرسنتی هرتسفلد در پارسه کشف دست نخورده‌ترین سنگ‌نگاره‌های پارسه 
در سال ۱۹۳۱ زمانی که هرتسفلد با گروه آمریکایی مشغول کندو کاو در پارسه بود یکی از درخشان‌ترین جنبه‌های کاری‌اش رقم خورد؛ کشف پلکان باختری کاخ آپادانا که به دلیل مدفون شدن در خاک، تا حد زیادی دست نخورده باقی مانده بود.
 
در جریان این کاوش‌ها همچنین شبکه آبراه زیرزمینی و حدود سی هزار لوح گلی به خط ایلامی کشف شد که اطلاعات گرانبهایی از فعالیت‌های بازرگانی و اجتماعیِ ایران باستان در اختیار همگان گذاشت. دقایقی از کاوش‌ها توسط دانشگاه شیکاگو در آن زمان فیلمبرداری و در فیلمی با عنوان «سرگذشت انسان» منتشر شد. هرتسفلد در این سال‌ها جدا از کندوکاوهای باستان‌شناسی بیش از پانصد نگاتیو از بخش‌های گوناگون پارسه (تخت جمشید) نیز تهیه کرد.
یازده سال زندگی در ایران 
هرتسفلد حدود یازده سال ساکن ایران شد و یک جایگاه استثنایی در پروژه‌های باستان شناسی و میراث ملی به دست آورد. فعالیت‌های او مورد توجه شخص رضاشاه بود. او همچنین در تهران به عنوان رایزن نیمه رسمی سفارت آلمان فعالیت داشت و بارها تلاش کرد یک بنیاد باستان‌شناسی آلمانی در ایران ایجاد کند اما بحران اقتصادی در آلمان به دلیل جنگ جهانی مانع از انجام این کار شد.
اتهام قاچاق اشیا تاریخی و ترک ایران 
به فعالیت‌های هرتسفلد در پارسه (تخت جمشید) در سال ۱۹۳۴ پایان داده شد. در برخی منابع علت این موضوع اختلاف او با مقام‌های دولتی از بابت چگونگی تقسیم یافته‌ها عنوان شده و در برخی منابع دیگر، اقداماتی از سوی هرتسفلد برای خارج کردن تعداد از آثار تاریخی از ایران به شکل غیرقانونی. رقیبان فرانسوی و آمریکایی نیز در این میان بیکار ننشستند. هرتسفلد در نهایت راهی بریتانیا شد و دیگر هیچگاه به ایران بازنگشت.
 
در لندن چندین سخرانی ایراد کرد و در سال ۱۹۳۵ کتاب «پیشینه باستان شناسی ایران» از او به چاپ رسید. همزمان فضای ضد یهودی در آلمان نازی زندگی هرتسفلد را هم به شدت تحت تاثیر قرار داد. از برلین او را مجبور به بازنشستگی کردند. هرتسفلد کمی بعد راهی آمریکا شد و چندین سال در پرینستون به تدریس پرداخت.
کعبه زرتشت در نقش رستم (۱۹۰۵) - عکس از ارنست هرتسفلد سال‌های پایانی 
علیرغم موقعیت شایسته کاری، هرتسفلد هیچگاه به زندگی در آمریکا خو نگرفت و کمی پس از بازنشستگی در سال ۱۹۴۴ به خاورمیانه بازگشت. ابتدا در سوریه و سپس در مصر به پژوهش‌های خود درباره هنر اسلامی ادامه داد. همچنین کتابی که نتیجه سالها پژوهش درباره زرتشت بود را منتشر کرد.
 
در کتاب «ارنست هرتسفلد و گسترش پژوهش‌های خاور نزدیک: ۱۹۰۰-۱۹۵۰» آمده است: «حقوق بازنشتگی برای زندگی به شیوه‌ای که هرتسفلد به آن عادت داشت کافی نبود»، او بخش بزرگی از کتابخانه منحصربفرد و اشیای عتیقه خود را به موزه متروپلیتن و دیگر مراکز فرهنگی-هنری در آمریکا و بریتانیا فروخت.
 
در زمان اقامت در قاهره هرتسفلد بیمار شد و مدتی پس از آنکه برای درمان به سوییس رفت در ۲۰ ژانویه ۱۹۴۸ در بیمارستانی در بازِل درگذشت.
 
بیست سال پس از مرگ او آخرین اثرش با نام «امپراتوری ایران» در ویسبادن به چاپ رسید ولی آوازه او کم کم از یادها رفت. این فراموشی چندین دهه به طول انجامید تا بار دیگر، نهادهای پژوهشی و موزه‌ها با دقت، ثبت هر یارگار برجای مانده از او را آغاز کردند. تنوع موضوع‌هایی که هرتسفلد روی آنها کار کرده شگفت آور است و حتا مرور آنها به ماه‌ها زمان نیازمند است.

مدیرعامل آتش‌نشانی تهران: ۲۴۳ ساختمان ناایمن مشابه پلاسکو در تهران وجود دارد

مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی تهران در سالروز آتش‌سوزی پلاسکو که به فروریختن این ساختمان انجامید، از وجود ۲۴۳ ساختمان «ناایمنِ» مشابه پلاسکو در پایتخت ایران خبر داد.
 
به گزارش خبرگزاری ایسنا، مهدی داوری دولت‌آبادی روز شنبه ۳۰ دی، گفت که در ساختمان پلاسکو «حتی یک مورد تمهیدات ایمنی مشاهده نمی‌شد» و «حتی یک راه پله ایمن برای خروج درست نشده بود».
 
به گفته آقای دولت‌آبادی ۲۴۳ ساختمان شرایطی مانند پلاسکو دارند که تاکنون هفت ساختمان پلمب شده‌اند.
 
او بدون اشاره به تعداد اعلام کرد که مالکان «برخی ساختمان‌ها» نظیر ساختمان آلومینیم، داوطلبانه برای رفع مشکلات ایمنی به آتش‌نشانی مراجعه کرده‌اند.
 
ساختمان مشهور پلاسکوی تهران که مرکز عمده‌‌فروشی پوشاک بود، روز ۳۰ دی ۹۵ دچار آتش‌سوزی شد و پس از چند ساعت در برابر چشمان حیرت‌زده مردم و دوربین‌های خبرنگاران فروریخت.
 
در جریان این حادثه ۱۶ آتش‌نشان و شش شهروند کشته شدند.
 
پس از این حادثه مقام‌های نهادهای مختلف درباره وجود ساختمان‌های غیرایمن در برابر آتش‌سوزی هشدار دادند، هر چند چندین آمار متفاوت در این باره بیان نشده است.
 
از جمله در جدیدترین اظهارات، مهدی قدیری معاون پیشگیری سازمان آتش‌نشانی تهران، روز ۲۵ دی، اعلام کرد که بر اساس این شاخص‌های این سازمان هفت هزار و ۳۰۰ ساختمان غیرمسکونی «نا ایمن» در تهران وجود دارد. از اظهارات این مقام آتش‌نشانی تهران بر می‌آید که از هر شش ساختمان «نا ایمن» یکی متعلق به شهرداری تهران است.
 
به گفته آقای قدیری، سازمان آتش‌نشانی تهران ساختمان‌های «پر خطر و میان‌خطر» را بر اساس ۲۴ شاخص ارزیابی کرده که جمعیت، ‌طبقات، راه‌های خروج و فرار، و سیستم اعلام و اطفای حریق از جمله آنهاست.
 
چهارشنبه ۲۰ بهمن ۹۵ نیز پیروز حناچی، دبیر شورای عالی شهرسازی و معماری ایران، اعلام کرده بود: «۲۵۶ برج در تهران وجود دارند که هیچگونه اطلاعاتی از آنها در شهرداری تهران موجود نیست و اگر در یکی از آنها بنا به هر دلیلی، اتفاقی همچون حادثه پلاسکو رخ دهد، به فاجعه‌ای در شهر تهران مبدل خواهد شد».
 
۱۰ روز بعد اقبال شاکری، عضو شورای شهر تهران، از وجود چهار هزار و ۹۰۰ ساختمان پرخطر در پایتخت خبر داد. آقای شاکری همچنین گفته بود که بعد از حادثه آتش‌سوزی و فروریختن ساختمان پلاسکو، دادستانی تهران، شهرداران مناطق و سازمان آتش‌نشانی ساختمان‌های پرخطر را تعیین کردند.
 
براساس مطالعات سازمان آتش‌نشانی که طرح رتبه‌بندی ساختمان‌های تهران را بر اساس درجه ایمنی و میزان مقاومت آنها در برابر حوادث طبیعی انجام داده، در سال گذشته تنها ۱۲۰ ساختمان امن در پایتخت وجود داشت.
 
از این تعداد ساختمان فقط دو ساختمان حائز درجه ۱ شده‌اند و مابقی به لحاظ میزان ایمنی در درجه‌های دو و سه قرار دارند، و هیچکدام از این ساختمان نیز درجه ممتاز نگرفته‌اند.
 
اغلب ساختمان‌های ناامن که از ۱۰۰ نمره کیفی، کمتر از ۵۰ نمره را دریافت کرده‌اند، شامل برج‌های مسکونی، ساختمان‌های بیش از چهار طبقه، می‌شوند که برخلاف ساختمان‌های کوتاه مرتبه، از حساسیت بالایی در مواجهه با حوادث طبیعی برخوردارند، اما امکانات اولیه مقابله با حوادث در این ساختمان‌ها به چشم نمی‌خورد.
 
پس از حادثه پلاسکو همچنین گزارشهایی درباره کمبود امکانات آتش نشانی منتشر شد و تعدادی از اعضای شورای شهر تهران و کارشناسان اعلام کردند که نردبان آتش‌نشانی تنها تا طبقه ۱۱ ساختمان پلاسکو ارتفاع داشته و پاشیدن آب از فاصله دور باعث شده آتش خاموش نشده و تنها ساختمان سنگین شود.
 
اعضای «هیئت ویژه گزارش ملی بررسی حادثه ساختمان پلاسکو» نیز که توسط رئیس جمهور تعین شده بودند در گزارش خود اعلام کردند که دستور تخلیه ساختمان «دیرهنگام» و «پس از ریزش» صادر شده است.
 
این هیئت بنیاد مستضعفان،‌ شهرداری تهران، وزارت تعاون، وزارت راه و شهرسازی، وزارت کشور، شورای ساختمان پلاسکو، سازمان آتش‌نشانی و خدمات ایمنی تهران و راهنمایی و رانندگی را به «کوتاهی» در انجام وظایف خود متهم کرد.
 
در اظهارات اعضای هیئت ویژه گزارش ملی حادثه پلاسکو «وجود بار حریق بسیار زیاد در ساختمان به علت مقادیر زیاد پارچه»، «نبود پلکان اضطراری و وجود اشکال در پلکان»، «نبود هرگونه فضابندی و جداسازی مقاوم در برابر آتش»، «مشکلات فنی لوله‌های قائم آتش‌نشانی و عدم تعمیر و نگهداری صحیح از آنها در دوران بهره‌برداری» و «وجود موانع زیاد برای فعالیت آتش‌نشانان» از جمله دلایل گسترش سریع آتش در ساختمان پلاسکو اعلام شده است.
 
مالک ساختمان پلاسکو، بنیاد مستضعفان از نهادهای اقتصادی زیر نظر رهبر جمهوری اسلامی است.

ده‌ها وکیل خواستار پذیرش پرونده بازداشتی‌های اخیر در ایران شدند

شماری از وکلای دادگستری در ایران، در نامه‌ای به رئیس قوه قضاییه خواستار پذیرفتن وکالت بازداشت‌شدگان اعتراض‌های اخیر شده‌اند.
 
بیش از ۱۵۰ وکیل دادگستری در نامه به صادق آملی لاریجانی نوشته‌اند که نداشتن آمار دقیق از بازداشت‌شدگان، باعث "برهم خوردن آرامش روانی و نگرانی مردم" شده است.
 
امضاکنندگان این نامه که عضو کانون وکلا در شهرهای مختلف ایران هستند، به رئیس قوه قضاییه گفته‌اند که بازداشت‌های "گسترده" توسط نهادهای امنیتی و انتظامی انجام شده، اما مسئولیت فعلی آن با قوه قضائیه است.
 
در ناآرامی‌های سراسری ایران در نیمه اول دی‌ماه امسال، به گفته مقام‌ها دست‌کم ۲۵ نفر کشته و صدها نفر بازداشت شده‌اند. بیشتر بازداشت‌شدگان افراد گمنام در شهرهای مختلف ایران هستند.
 
به گفته یکی از نمایندگان مجلس، شمار بازداشت‌شدگان بیش از سه هزار نفر بوده، اما هفته گذشته سخنگوی قوه قضاییه ایران گفت که شمار بازداشتی‌ها، اکنون حدود ۴۰۰ نفر است.
 
تا کنون مقام‌های جمهوری اسلامی ایران مرگ سه جوان ایرانی به نام‎‌های سارو قهرمانی، وحید حیدری و سینا قنبری را در بازداشتگاه تأیید کرده‌اند.
ابهامات درباره علت و شیوه مرگ سارو قهرمانی در نامه به رئیس قوه قضاییه، وکلای دادگستری در تهران، قم، البرز، همدان، خوزستان و استان‌های دیگر به هفت اصل و ماده قانونی اشاره کرده‌اند که به گفته آنها اصول وکلا برای دفاع از حقوق افراد جامعه است.
 
بر اساس ماده ۱۹۰ قانون آیین دادرسی کیفری، حضور وکیل در تحقیقات مقدماتی تضمین‌کننده حقوق متهم است و بر همین اساس، وکلای امضاکننده نامه خواستار حضور خود و پذیرفتن وکالت بازداشتی‌ها شده‌اند.
 
آنها همچنین گفته‌اند که بر اساس اصل ٣٩ قانون اساسی ایران "هتک حرمت و حیثیت متهمان به هر صورت ممنوع و موجب مجازات" است.
 
در روزهای اخیر مقام‌های امنیتی و قضایی ایران مدعی شده اند که شماری از بازداشت‌شدگان که به گفته آنها "خودکشی کرده‌اند"، "معتاد" بوده‌اند.
 
محمود صادقی، نماینده مردم تهران در مجلس، چندی پیش در توییتر نوشت یکی از زندانیانی که درگذشته، در تماس با خانواده خود گفته که زندانیان مجبور به خوردن قرص‌هایی شده‌اند که حال آنها را بد می‌کرده است. قوه قضاییه ایران این خبر را تکذیب کرد.
یکی از مقام‌های محلی در اراک گفته بود که وحید حیدری در زندان خودکشی کرده است امضاکنندگان نامه وکلا به رئیس قوه قضاییه نوشته‌اند: "برای یاری رساندن به وکلای دادگستری در اجرای قانون و دیده بانی از حقوق هر یک از بازداشت شدگان که قطعا بایستی دغدغه جنابعالی نیز باشد و برای رفع و رجوع نگرانی های فعلی ناشی از تضییقات سابق و نواقص قانونی من جمله تبصره ماده ۴۸ قانون آئین دادرسی کیفری ، انتظار داریم زمینه ساز و یاری رسان حضور وکلای دادگستری در پذیرش وکالت بازداشت شدگان باشید."
 
شهیندخت مولاوری، دستیار ویژه رئیس‌جمهور ایران در امور شهروندی و شماری از نمایندگان مجلس خواستار بازدید از زندان‌ها شده‌اند، اما هنوز خبری درباره موافقت قوه قضاییه با این درخواست‌ها منتشر نشده است.