بازجویی از راه دور

از محکمه‌های قدیمی تا دادگاه‌های امروزی فاصله زیادی است. حالا به لطف قوانین جدید همه‌‌چیز تغییر کرده؛ حتی شیوه محاکمه متهمان.
 
پس اگر بشنوید یک قاضی متهمی را که کیلومترها آنطرف‌تر و در شهر دیگری است، از طریق ویدئو کنفرانس و به‌صورت آنلاین بازجویی کرده نباید زیاد تعجب کنید؛ چراکه قوانین جدید این اختیار را به قضات داده تا از شیوه‌های نوین و امروزی استفاده کنند؛ مثل اتفاقی که چند روز قبل در اراک افتاد. مجرمی که از مدت‌ها قبل در زندان این شهر نگهداری می‌شدبه خاطر جرمی که در شهر یزد مرتکب شده بود، به‌صورت آنلاین و با استفاده از ویدئوکنفرانس بازجویی شد.
 
چندی قبل قاضی شعبه 101دادگاه کیفری 2یزد، در جریان بررسی پرونده‌ای پی برد یکی از متهمان تحت تعقیب، از مدت‌ها قبل به اتهام دیگری در اراک دستگیر شده و در زندان این شهر نگهداری می‌شود. بازجویی از این متهم در پرونده جدید ضروری بود و او باید هر طور که شده از اراک به یزد منتقل می‌شد تا از او تحقیق شود اما انتقال این زندانی از اراک به یزد مشکلات زیادی را به همراه داشت.
 
این کار هم هزینه زیادی به همراه داشت و هم ممکن بود در بین راه اتفاقی برای او بیفتد یا حتی اینکه بتواند از دست مأموران فرار کند. در این شرایط، قاضی پرونده تصمیم گرفت از شیوه‌ای نو استفاده کند و به جای انتقال متهم از اراک به یزد با استفاده از ویدئوکنفرانس از راه دور از او بازجویی کند.
 
این اجازه را قوانین جدید نیز به قضات داده است اما عملی کردن آن نیاز به تجهیزات ویژه‌ای داشت. عباس عسگری، مدیر روابط عمومی اداره کل زندان‌های استان مرکزی به همشهری می‌گوید: «انجام بازجویی به‌صورت آنلاین پیش از این سابقه نداشت اما وقتی با درخواست قاضی پرونده مواجه شدیم به دستور مدیرکل زندان‌های استان مرکزی تصمیم گرفتیم با استفاده از امکاناتی که داریم این کار را اجرا کنیم.» وی ادامه می‌دهد:
 
«با اینکه امکانات ویدئوکنفرانس در دادگاه وجود نداشت اما قاضی پرونده به سالن کنفرانس سازمان زندان‌ها در یزد که مجهز به خط اینترنت است، رفت و ما هم متهم را به سالن کنفرانس سازمان زندان‌های اراک منتقل کردیم و بازجویی انجام شد.»
 
    متهم در دادگاه بدون قاضی 
 
وقتی مأموران بدرقه زندان متهم 50ساله را که به اتهام نگهداری مواد‌مخدر زندانی است به محل محاکمه منتقل می‌کردند او فکر همه جور دادگاهی را می‌کرد به‌جز دادگاهی که آنلاین باشد. او وقتی متوجه شد قاضی‌ای که قرار است از او بازجویی کند در یزد است، متعجب شد.
 
عسگری در این‌باره می‌گوید: «‌متهم فکر می‌کرد مثل همه دادگاه‌ها مقابل قاضی می‌نشیند و از او تحقیق می‌شود اما وقتی مأموران او را به سالن کنفرانس منتقل کردند و قاضی را در مانیتور روبه‌رویش دید، خیلی تعجب کرد.» اما این محاکمه جالب با همه تشریفات معمول در دادگاه‌ها برگزار شد و آنطور که مسئول روابط عمومی زندان‌های استان مرکزی می‌گوید همه‌‌چیز عادی بود: «قاضی، پرونده متهم را از طریق دوربینی که ما داشتیم می‌دید و متهم هم قاضی را از طریق مانیتوری که روشن بود، نگاه می‌کرد. قاضی همه تشریفات قضایی را که لازم بود انجام داد و به متهم تفهیم اتهام و سؤالاتش را مطرح کرد. متهم نیز به تک‌تک سؤالات جواب داد که این محاکمه حدود 20دقیقه طول کشید.»
 این شیوه نوین محاکمه باعث شد بدون صرف هزینه و هیچ خطری متهم دقایقی بعد از بازجویی دوباره به زندان منتقل شود. عسگری می‌گوید: «اگر قرار بود این متهم را از اراک به یزد منتقل کنیم باید چند مأمور همراه او می‌رفتند و این کار برای دستگاه قضایی هزینه‌بر بود اما با استفاده از این شیوه هیچ هزینه‌ای به قوه قضاییه تحمیل نشد و بعد از پایان جلسه بازجویی او به زندان منتقل شد.»
 
اما آنطور که این مسئول سازمان زندان‌ها می‌گوید این آخرین محاکمه آنلاین نخواهد بود و زیرساخت‌هایی که در سازمان زندان‌ها وجود دارد، این امکان را به قضات می‌دهد که متهمان را از راه دور محاکمه کنند. او می‌گوید: «ما می‌توانیم امکانات لازم را برای استفاده از ویدئوکنفرانس در اختیار قضات قرار دهیم و درصورتی که آنها درخواست کنند و مجوز لازم صادر شود، باز هم شاهد محاکمه‌های آنلاین خواهیم بود.»
باید به‌روز باشیم
فلاح‌زاده، رئیس شعبه 101دادگاه کیفری یک استان یزد، همان قاضی‌ای است که به‌طور آنلاین از متهم بازجویی کرد. او در گفت‌وگو با همشهری جزئیات بیشتری از این بازجویی جالب را بازگو کرد.
 
چه ضرورتی باعث شد از بازجویی آنلاین استفاده کنید؟ 
 
وقتی متهمی در استان دیگری نگهداری می‌شود چه لزومی دارد که برای انتقال او هزینه و زمان زیادی صرف شود؟ ممکن است در راه خطراتی متهم و مأموران بدرقه را تهدید کند؛ به همین دلیل وقتی متوجه شدیم که امکانات بازجویی به‌صورت آنلاین وجود دارد، تصمیم به این کار گرفتیم.
 
این ایده چطور به ذهن‌تان رسید؟ 
 
وقتی در همه‌جا از امکانات روز و پیشرفته استفاده می‌کنند، چرا ما این کار را نکنیم؟ در موادی از قانون آیین دادرسی کیفری، قانونگذار این اختیار را به قضات داده تا در مواردی از وسایل الکترونیکی استفاده کنند. یکی از این موارد، بازجویی با استفاده از ویدئوکنفرانس است.
 
در چنین شیوه‌ای اگر متهم از پاسخ به سؤالات شما طفره برود، چه می‌کنید؟ 
 
در جایی که متهم قرار دارد، مأموران بدرقه زندان حضور دارند و هم صدا و هم تصویر متهم به‌صورت آنلاین برای قضات پخش می‌شود. متهم در پاسخ دادن به سؤالات آزاد است اما اگر مشکل خاصی اتفاق بیفتد، مأموران حضور دارند.
 
معمولا در پایان بازجویی یا محاکمه، متهم و حاضران در جلسه باید صورتجلسه‌ای را امضا کنند. شما در بازجویی آنلاین چطور از متهم امضا گرفتید؟ 
 
برای این کار هم راهکارهای مختلفی پیش‌بینی شده است؛ یکی از آنها استفاده از امضای الکترونیکی است. راهکار دیگر هم ارسال صورتجلسه به زندان محل نگهداری متهم برای امضاست.

طناب دار بر گردن خواستگارشکست خورده

عامل جنایت قبل ازقتل دخترجوان،مادروخواهرش را کشته بود
 پسرجوان که پس از قتل مادر و خواهرش دربیمارستان بستری شده بود، دلبسته دختر خاله یکی از روانشناس‌های بیمارستان شد. او پس از آزادی به‌عنوان مدرس ریاضی دختر مورد علاقه‌اش با او ارتباط بیشتری برقرار کرد اما زمانی که با پاسخ منفی خانواده او برای ازدواج روبه‌رو شد دست به جنایت هولناکی زد و دخترجوان را با چاقوکشت. عامل جنایت 11 سال پس ازقتل، سحرگاه چهارشنبه در زندان رجایی شهر کرج به دار مجازات آویخته شد.
اعتراف به قتل
 به گزارش خبرنگار جنایی «ایران»، ساعت 4 بعد ازظهر 24 بهمن سال 85، پسر جوانی به کلانتری 138 جنت آباد رفت و از قتلی که در خانه مجردی‌اش مرتکب شده بود خبر داد. به‌دنبال اظهارات پسر 35 ساله، مأموران کلانتری برای بررسی صحت موضوع راهی خیابان چمران درمحله شاهین شمالی شدند.
آنها پس ازورود با اوضاع به هم ریخته آپارتمان روبه‌روشدند که حکایت از درگیری شدید داشت.دریکی از اتاق خواب‌ها نیز با جسد دختر 20 ساله- شیوا- روبه‌روشدند. پس از کشف جسد موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم تحقیق اعلام شد.
با حضور بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم درمحل مشخص شد دخترجوان با اصابت ضربات متعدد چاقو کشته شده است. همچنین در بازرسی خانه، دو چاقوی خونی هم زیر تختخواب پیدا شد.
جنون عامل دو جنایت
درحالی که پسر جوان به قتل شیوا اعتراف کرده بود، بازپرس جنایی با بررسی سوابق «فرنام»-عامل قتل- دریافت که او اردیبهشت سال 79 و قبل از قتل شیوا، مادر و خواهرش را نیز در خانه‌شان واقع در محله کاشانک به قتل رسانده است.بعد هم راهی کلانتــــــــــری 123 نیاوران شده و به قتل آنها اعتراف کرده است،اما او ازسوی کارشناس‌های پزشکی قانونی، مجنون شناخته شد. بنابراین برای درمان در بیمارستان روانی بستری شده بود.
 عشق آتشین معلم ریاضی
 پسر 35 ساله درادامه تحقیقات گفت: من پیش از این به‌دلیل قتل مادر و خواهرم مدتی در بیمارستان روانی رازی بستری بودم. دختر خاله شیوا، یکی از روانشناسانی بود که در بیمارستان کار می‌کرد. شیوا هر چند وقت یکبار به دیدن دختر خاله‌اش می‌آمد و آنجا بود که عاشق شیوا شدم. پس از آشنایی مان، شیوا در تمام مدتی که بستری بودم به طور مستمر به ملاقاتم می‌آمد.سرانجام پس از گذشت چند سال، تیم پزشکی سلامت روانی‌ام را تأیید کرد و من مرخص شدم.بعد ازآن بود که ارتباط من و شیوا بیشتر شد.
جوان جنایتکار ادامه داد: «من لیسانس ریاضی دارم و قبل از قتل مادر و خواهرم تدریس می‌کردم. پس از آزادی هم به تدریسم ادامه دادم. به غیر از این هم مادربزرگم مبلغی را برایم به ارث گذاشته بود که به همین دلیل از بابت مالی نگرانی نداشتم. بعد از آزادی به‌عنوان مدرس ریاضی به شیوا درس می‌دادم. مدتی گذشته بود که به خواستگاری شیوا رفتم اما زمانی که آنها از ماجرای قتل‌های قبلی‌ام باخبر شدند، به من پاسخ منفی دادند.
جنایت با دو چاقو
 فرنام درباره چگونگی قتل سوم و انگیزه‌اش گفت: پس از آشنایی با شیوا بارها باهم دعوا کردیم و درگیر شدیم. هر بار سر موضوعی بهانه می‌گرفت و باعث درگیری می‌شد. او توجهی به من نداشت، روز حادثه بار دیگر جر و بحث کردیم که شیوا به من گفت: دیوانه! در آن لحظه با شنیدن این حرف کنترلم را از دست دادم و با چاقوی آشپزخانه به طرفش حمله کردم. پس از وارد کردن چند ضربه، شیوا از پا درآمد و دسته چاقو هم شکست. به همین دلیل به آشپزخانه رفتم و چاقوی دیگری برداشتم و بازهم به جانش افتادم و...
تأیید صحت روانی
به‌دنبال سومین جنایت، این جنایتکار برای دومین بار به پزشکی قانونی انتقال یافت تا مشخص شود که آیا هنگام قتل دختر جوان جنون داشته یا نه. درنهایت با انجام آزمایش های پزشکی قانونی، جنون متهم مورد تأیید قرار نگرفت و او به اتهام قتل عمد دختر جوان پای میز محاکمه رفت.
وی در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه ایستاد و در برابر درخواست قصاص اولیای دم به دفاع از خود پرداخت و گفت: «8 سال پیش که مادر و خواهرم را با چاقو به قتل رساندم، متخصصان پزشکی قانونی من را بیمار روانی تشخیص دادند و به بیمارستان روانی منتقل ام کردند. مدتی در بیمارستان روانی بستری بودم و دراین مدت شیوا به همراه دخترخاله‌اش که روانشناس بود به آنجا می‌آمد. من عاشق شیوا شده بودم و وقتی از بیمارستان مرخص شدم سراغش رفتم. سه سال بود که با هم ارتباط داشتیم و همسایه‌ها خیال می‌کردند زن و شوهر هستیم. می‌خواستیم برای ازدواج با هم آشنا شویم. پدر و مادرش از این مسأله بی‌خبر بودند. فقط خواهرش، موضوع را می‌دانست. من لیسانس ریاضی دارم و  شیوا که شاگرد خصوصی‌ام بود گاهی به خانه‌ام می‌آمد. من به شیوا ریاضی درس می‌دادم. همین مسأله بهانه‌ای شد برای اینکه بتوانم با خانواده‌اش ارتباط برقرار کنم و سرانجام به خواستگاری‌اش رفتم، اما آنها قبول نکردند. من عاشق شیوا بودم اما او بعد از مدتی شروع به بی‌محلی کرد که درنهایت او را کشتم.»!
سرانجام پس از صدور حکم قصاص از سوی قضات دادگاه کیفری و تأیید این حکم در دیوانعالی کشور، پسر جوان سحرگاه چهارشنبه در زندان رجایی شهر کرج به دار مجازات آویخته شد.

رد پای ایرانیان در حیدرآباد هند

 - 
"وقتی از حیدرآباد حرف می‌زنیم، اولین چیزی که به خاطر می‌آید عادت نوشیدن چای ایرانی و خوردن بریانی است. این بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره من است."
 
مرد ۵۰ ساله کفاش در حالی که چای را از فنجان سفید ۹۰ میلی‌لیتری داخل نعلبکی می‌ریزد، می‌گوید: "باید هر روز سه تا فنجان چای بخورم تا بتوانم سر پا باشم."
 
رستوران رز قرمز، یکی از جاهایی است که چای ایرانی و خوراکی‌های خوشمزه مثل لقمه می‌فروشند. لقمه نوعی سمبوسه است که در طبخ آن از آشپزی ایرانی الهام گرفته شده است.
 
محمد رزاک، ۱۸ ساله پشت پیشخوان ایستاده و از مشتریانی که برای نوشیدن چای عصر جمع شده اند، پذیرایی می‌کند.
 
پدربزرگ او، سید علی اکبر بلوکی، در سال‌های ۱۹۷۰ به حیدرآباد مهاجرت کرده بود تا یک کافه به سبک ایرانی تاسیس کند، کافه روشنایی‌های شهر.
محمد از یک خانواده ایرانی است و از مشتری‌های رستوران موروثی‌اش با چای پذیرایی می‌کنداو می‌گوید: "پدرم سید رزاک بلوکی، ۲۸ سال پیش رستوران رز قرمز را تاسیس کرد. با وجود اینکه من از یک خانواده ایرانی هستم اما بیشتر خودم را هندی میدانم و به خصوص به فرهنگ حیدرآباد احساس نزدیکی بیشتر می‌کنم. اینجا کافه‌های زیادی نیستند که چای ایرانی را به این شکل که ما درست می‌کنیم ارائه دهند. از اینکه غذاهای ما اینچنین با عشق مقبول مشتری‌هاست احساس غرور می‌کنم."
 
تنها چای ایرانی نیست که حیدرآباد را به ایران پیوند می‌دهد. قلی قطب شاه، سرسلسله قطب شاهیان در قرن شانزدهم از ایران به دهلی و از آنجا به منطقه دکن در جنوب هند رفته است.
 
در آن زمان، حیدرآباد تاثیر عمیقی از فرهنگ، معماری، غذا و خوراکی‌ها و زبان ایران گرفت. پادشاهان سلسله نظام در حیدرآباد به ایرانیان با عنوان "آقا صاحب" احترام می‌گذاشتند.
 
محمد صفی الله، رئیس هیات امنای میراث فرهنگی دکن که تحقیقات زیادی درباره تاریخ این منطقه انجام داده، می‌گوید: "بررسی تاریخ نشان می‌دهد که بنیان شهر حیدرآباد را ایرانیان گذاشته‌اند. بر اساس مستندات تاریخی، دکن در جنوب هند، به عنوان سرزمین فرصت‌های طلایی مشهور بوده است. تجارت میان سلاطین مختلف، اقتصاد این منطقه را رونق بخشید. این یکی از دلایلی‌ بود که ایرانی‌ها به این منطقه علاقه‌مند شدند."
 
در زمان دوران قلی قطب شاه، سر سلسله قطب شاهیان و بر اساس قوانین معماری پادشاهان سلسله نظام، علمای مذهبی، معماران و مهندسان از ایران به حیدرآباد دعوت شدند.
 
سیدنصیر حسین حیدرآقا، رئیس مجلس العلما و ذاکرین، از موسسات بزرگ شیعیان هند می‌گوید: "معماری حیدرآباد به شدت تحت تاثیر شهرهای شیراز و اصفهان در ایران بوده است. پیوندی که با ازدواج ساکنان حیدرآباد و ایران محکم‌تر شده و همچنان تا امروز ادامه دارد."
 
مهاجرت از ایران به حیدرآباد هند از حدود ۴۰۰ سال پیش آغاز شده است. از آن زمان خانواده های بسیاری بودند که حیدرآباد را به عنوان شهر خود انتخاب کردند. درویشی‌ها یکی از این خانواده‌ها بودند.
 
جمال درویش، معمار و نسل سوم از یک خانواده ایرانی مهاجر است. پدر بزرگ او در سال ۱۹۱۹ میلادی از یزد به بندر مومبای (بمبئی) هند مهاجرت کرده بود.
 
جمال درویش می‌گوید: "در آن روزها خانواده‌های زرتشتی زیادی در بندر مومبای (بمبئی) زندگی می‌کردند که بعضی از آنها از روستاهای خانواده من بودند. پدربزرگم احساس کرد بمبئی جای امنی برای خانواده‌اش است. اما در سال ۱۹۶۰ میلادی بعد از اینکه دیدند حیدرآباد بیشتر تحت تاثیر ایرانیان است، به این شهر آمدند.
 
او با امید به اینکه صلح و دوستی همسایگان در این شهر تداوم داشته باشد می‌گوید: "فضای گرم و سکولار این شهر ما را به حیدرآباد کشاند و ما در این شهر خانه کردیم."محمد صفی‌الله به طنز می‌گوید: "شاید حیدرآباد تنها جایی در سراسر جهان است که مسلمانان شیعه و سنی در کنار هم با صلح و آرامش زندگی می‌کنند."
 
با وجود اینکه نسل سوم یا چهارم این مهاجران خود را اهل حیدرآباد می‌دانند اما ریشه‌های خود را فراموش نمی‌کنند.
 
حیدر جوکار، ۲۳ ساله که نسل سوم یک خانواده مهاجر مالک رستوران ایرانی "سروی" در حیدرآباد است می‌گوید: "در خانه فارسی حرف می‌زنیم. زبان فارسی را در هیچ دوره تحصیل نیاموختم اما در حین بزرگ شدن که فارسی می‌شنیدم، این زبان را آموختم. غذاهای ایرانی در بین ما خیلی متداول است و حتی چیدمان داخلی خانه‌های ما از فرهنگ ایرانی تاثیر گرفته است."
 
او می‌گوید : "ما به میراث گذشتگان مان که به ما یاد دادند که فروتن باشیم و با مهمانان با عشق و گرمی رفتار کنیم، افتخار می‌کنیم."
 
حیدر اضافه می‌کند که رستوران سروی یکی از دو رستوران در هند است که محبوبترین غذای ایرانی، چلوکباب را سرو می‌کند.
 
او می‌گوید: "غذاهای ایرانی تغییر شکل دادند به حلیم. چای ایرانی تغییر شکل داد و بریانی به معادلی برای حیدرآباد تبدیل شد. غذاهای ایرانی تغییر شکل دادند و حیدرآباد را به آنچه که اکنون است تبدیل کردند." و به دستیارش به زبان اردو و با لهجه دکنی می‌گوید: "چراغ‌ها را روشن کن!".

اعتراض دستگاه قضایی به واکنش یک مقام سازمان ملل به مرگ سیدامامی در زندان

دستگاه قضایی ایران با اعتراض به بیانیه مسئول محیط زیست سازمان ملل درباره مرگ کاووس سید امامی و بدون توضیح درباره جزئیات مرگ این فعال محیط زیست، آمریکا را به استفاده «پوششی» از محیط زیست برای «تجاوزات نظامی و اقدامات تروریستی» علیه ایران متهم کرد.
 
در بیانیه ستاد حقوق بشر قوه قضائیه ایران که روز جمعه، ۲۷ بهمن گزارش ها درباره مرگ کاووس سید امامی «فضاسازی های وسیع و غیرمستند و خصمانه» خوانده شده است.
 
با این حال در این بیانیه هیچ توضیحی درباره جزئیات بازداشت و مرگ آقای سیدامامی اعلام نشده است.
 
به دنبال مرگ کاووس سیدامامی، استاد دانشگاه و فعال محیط زیست در زندان، اریک سولهایم مسئول محیط زیست سازمان ملل متحد، از حکومت ایران خواسته بود تا به فعالیت طرفداران محیط زیست احترام بگذارد.
 
آقای سولهایم با اشاره به فشارها بر فعالان محیط زیست در ایران گفته بود: «ما این موارد را در ایران از نزدیک دنبال کرده و می‌خواهیم که به فعالیت‌های مدافعان محیط زیست در ایران و سراسر جهان احترام گذاشته شود».
 
با این حال ستاد حقوق بشر قوه قضائیه ایران آمریکا را متهم کرد که از فعالیت‌های زیست محیطی به عنوان «پوششی» برای «مقاصد خصمانه بخصوص تجاوزات نظامی و اقدامات تروریستی» استفاده می‌کند.
 
این ستاد همچنین از سازمان ملل و نهادهای مربوطه خواست که به آمریکا و تمام کشورهایی که به گفته این ستاد، «از عنوان مدافع محیط زیست سوء استفاده» و «مقاصد غیرقانونی و خصمانه و تجاوزکارانه خود را دنبال» می کنند، « اخطار جدی بدهند».
 
پیش از این نیز دادستان تهران و سخنگوی قوه قضائیه کاووس سید امامی و فعالان محیط زیستی بازداشت شده را به «جاسوسی» متهم کرده بودند.
 
در همین حال تلویزیون ایران شامگاه پنج‌شنبه فیلمی را با عنوان «منطقه ممنوعه» پخش کرد که در آن ادعا شده که آقای سید امامی و دیگر فعالان محیط زیستِ بازداشت شده دراین پرونده، اقدام به «جاسوسی» کرده‌اند.
 
در این فیلم همچنین ادعا شده که دوربین‌هایی که توسط این افراد با هدف شناسایی گونه‌های نادر حیوانات در ایران نصب شده بود، از «سایت‌های موشکی ایران فیلم‌برداری می‌کرده‌است».
 
این ادعاها در حالی بیان شده که هنوز این پرونده در مرحله تحقیق قرار دارد و پیش از این مقام‌های قضایی بارها بیان جزئیات پرونده‌ای که درباره آن حکم قطعی صادر نشده را برخلاف قانون خوانده‌اند.
 
پیش از این، محمدرضا تابش رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس، و برخی از انجمن‌های دانشگاهی، سخنان مقام‌های قوه قضائیه درباره «جاسوسی» آقای سیدامامی را رد کرده‌اند و آقای تابش گفته‌است که «دستگیرشدگان، سیاسی نبوده‌اند و دسترسی به اطلاعات طبقه‌بندی‌شده نداشته‌اند».
 
در همین حال سازمان عفو بین‌الملل پیش از این با اشاره به گفته‌های دادستان تهران مبنی بر اعترافات آقای سیدامامی اعلام کرده بود که «این سخنان در مورد اعتراف‌گیری از کاووس سیدامامی به نگرانی‌های موجود درباره اِعمال شکنجه علیه او شدت می‌بخشد».
 
مقام‌های جمهوری اسلامی پیش از این نیز اتهام «جاسوسی» را علیه شماری از فعالان سیاسی و مدنی مطرح کرده و تعدادی از این فعالان پس از آزادی خبر داده‌اند که بازجویان، آنان را زیر فشار گذاشته بودند تا این اتهامات را بپذیرند.
 
در مورد ادعای «خودکشی» آقای سیدامامی، مقام‌های سازمان اطلاعات سپاه پاسداران مدعی هستند که او در دستشویی سلول خودکشی کرده و فیلمی را نیز برای تعدادی از نمایندگان مجلس نمایش داده‌اند.
 
با این حال تعدادی از نمایندگان مجلس و وکلای آقای سید امامی اعلام کرده بودند که از فیلم موجود درباره مرگ آقای سیدامی در زندان، دوربین «دید خوبی به سرویس بهداشتی این سلول ندارد و عمل خودکشی مشخص نیست».
 
در همین حال علی مطهری، نایب رئیس مجلس، روز شنبه اعلام کرد که از گزارش سازمان اطلاعات سپاه پاسداران قانع نشده و به دنبال اطلاعات بیشتر است.
 
آقای مطهری گفت که مقام‌های سازمان اطلاعات سپاه پاسداران «قبول ندارند تخلفی شده و می‌گویند خودکشی کرده، ما هم قرائن محکم نداریم که خودکشی نشده یا اتفاق دیگری افتاده است».
 
او در عین حال گفت که مجلس نمی‌تواند به صورت رسمی از سازمان اطلاعات سپاه پاسداران توضیح بخواهد و تنها وزارت اطلاعات در مقابل مجلس پاسخگواست.
 
نایب رئیس مجلس همچنین از سکوت وزارت اطلاعات درباره این اتفاق انتقاد کرد و گفت که «رسیدگی به مسئله جاسوسی کار تخصصی وزارت اطلاعات است و آن‌ها باید در این باره صحبت کنند. اینکه سکوت کنند کار درستی نیست».
 
وزیر اطلاعات ایران پیش از این اعلام کرده که رسیدگی به پرونده‌های جاسوسی تنها جزو اختیارات این وزارتخانه است.
 
با این حال مقام‌های سازمان اطلاعات سپاه پاسداران به نمایندگان مجلس اعلام کرده اند که براساس قانون آیین دادرسی کیفری و اساسنامه ابلاغ شده از سوی رهبر جمهوری اسلامی در سال ۸۵، این نهاد می‌تواند به موضوع جاسوسی نیز ورود کند.
 
در فیلم پخش‌شده از تلویزیون ایران اعلام شده که هشت فعال محیط زیستی بازداشت شده‌اند. تاکنون هویت هفت نفر از فعالان بازداشت شده مشخص شده و گزارش‌های متناقضی نیز درباره بازداشت کاوه مدنی، معاون سازمان محیط زیست، منتشر شده‌است.
 
براساس گزارش‌ها، به جز کاووس سیدامامی، هومن جوکار مدیر پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی، طاهر قدیریان، سام رجبی، امیرحسین خالقی و نیلوفر بیانی، فعالان محیط زیست و سپیده کاشانی همسر هومن جوکار و مشاور سابق برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد، بازداشت شده‌اند.