روزنامه های صبح امروز، دوشنبه ۲۸ اسفند در آخرین شماره سال ۹۶ بیشتر مطالب خود را به اشاراتی به حوادث سال گذشته و ابراز نگرانی از ادامه آن ها در سال آینده اختصاص داده اند.
از میان خبرهای پایان سالی گزارشی از کمبود شدید باران و ذخیره های آبی، وضعیت مبهم شهرداری تهران، دستگیری اسفندیار رحیم مشایی و نامه های احمدی نژاد به رهبر بخش بیشتری از صفحات را در شماره آخر سال به خود اختصاص داده است.
انتظارات و مطالبات سال ٩٧
معصومه ابتکار در یکی از معدود مقالات امیدبخش روزنامه های امروز، در اعتماد نوشته: با همه مشکلاتی که مخالفین جریان اعتدال و اصلاح در عرصههای اقتصادی و سیاسی و داخلی و بینالمللی به وجود آوردند، روندها به حکم ناظران داخلی و بینالمللی دارای رو به پیشرفت و برآیند مثبت بوده است. شاخصهای رشد اقتصادی از پیشبینیهای اولیه فراتر رفت و دستاورهای بینالمللی مهمی مانند شکست داعش در سطح منطقه و پابرجایی برجام با وجود تهدیدات روزافزون ممکن شد.
به نوشته این قدیمی زن عضو دولت در جمهوری اسلامی: از سویی تلاش مجدانه برای کاهش تنشها و افزایش همکاریهای منطقهای به خصوص با همسایگان از ویژگیهای مناسبات سال ٩٦ بود و از سوی دیگر انتخابات ریاستجمهوری در اردیبهشت ماه و استقرار دولت دوازدهم با وجود افزایش هجمهها علیه دولت یازدهم از جهات مختلف امید بخش شد. در حوزه زنان نیز آمار اشتغال بانوان و دختران فزونی یافت و حضور درخشان آنان درعرصههای علمی، ورزشی و هنری بارها تکرار شد.
البته کشور و دولت ناکامیهایی هم در این سال داشتهاند که بخشی در روندهای اقتصادی و بخشی در تنشهای اجتماعی و سیاسی به ویژه در ماههای اخیر بود.
در ادامه مقاله اعتماد آمده: اما موضع دولت دوازدهم چنانچه رییسجمهور روحانی بارها و نیز درآخرین جلسه هیات دولت سال ٩٦ اشاره کرد، همه باید در مقابل مطالبات و انتقادات گوش شنوایی داشته باشیم. در مجلس شورای اسلامی نیز جریان اعتدال و اصلاحات ضمن حفظ همگرایی و تلاش برای تحقق اهداف اجتماعی و سیاسی مورد نظر در مسائلی مانند استیضاح به خوبی عمل کرد.
می خواهیم از پیامبر پیشی بگیریم؟
نادر کریمیجونی در جهان صنعت نوشته: سال ۹۶ برای بسیاری از ایرانیان با خاطرههای تلخ به پایان میرسد؛ خاطرههای تورم، نوسانهای آزاردهنده ارز، به قدرت رسیدن و ماجراجوییهای ترامپ، ناآرامیهایی که باعث کشته و زخمی شدن شماری از هموطنان ایرانی شد و دهها خاطره دیگر. در این میان آنچه برای سال آینده پیشبینی میشود هم چندان امیدبخش و راضیکننده نیست.
بدترین مورد در اینباره به ماجراجوییهای دونالد ترامپ باز میگردد که با لجبازی بر سر برجام و توافق هستهای میخواهد با هر شیوه و وسیلهای جمهوری اسلامی ایران را به زانو درآورد.
به نوشته این مقاله: اما در داخل در مقابل همه دشمنیهایی که با ایران میشود برخی چهرههای ارشد محافظهکار میگویند این ماهیت انقلاب اسلامی است که دشمنی مستکبران و زورمندان را موجب شود. از دید این افراد بدون انجام هیچ کار اضافه و فقط با دنبال کردن اهداف انقلاب اسلامی همه این دشمنیها ایجاد میشود. البته در این مورد که اهداف انقلاب اسلامی همگی ضداستکبار جهانی و علیه جهانخواران ظالم بوده و بسیاری از هواداران انقلاب اسلامی ایران با دنبال کردن این اهداف موافق بوده و هستند، تردیدی نیست اما آیا این اهداف و هواداری از مظلومان جهان با زبان نرم و محبتآمیز پیامبراکرم قابل تحقق نیست؟
مقاله جهان صنعت به این جا رسیده که: در همین جمهوری اسلامی ایران، اهداف انقلاب در دولتهای هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی هم دنبال شد. آیا پیگیری اهداف با آن شیوه مناسب شان جمهوری اسلامی ایران نبوده است؟ آیا جمهوری اسلامی ایران شیوه پیامبران را قبول ندارد و میخواهد در تبلیغ جهان و شهروندان دنیا، از فرستادگان خداوند هم پیشی بگیرد؟
جهان آشفته!
ابوالقاسم قاسم زاده در سرمقاله اطلاعات نوشته: ترامپ با شعار «آمریکا اول» همه کشورها را تهدید میکند و از همه دولتها، حتی اروپائیها باجخواهی میکند. تهدید به جنگ اقتصادی، سیاسی و نظامی موتور حرکت رئیس جمهور آمریکا شده است که حاصل آن جهان آشفته است. آشفتگی و بهم ریختگی که ترامپ بعد از یکسال از دوران ریاست جمهوری در کاخ سفید ایجاد کرده است در داخل کشورش نیز به صورت مداوم خبرساز شده است.
به نوشته این مقاله: پوتین در آستانه شروع جدید از دوران ریاست جمهوری در روسیه، خبر از ساخت سلاحهای جدید فوق مدرن اتمی و برتری قدرت نظامی روسیه داد. شوک این خبر را با افزایش ۲۵درصدی از بودجه نظامی آمریکا، ترامپ جواب داد. آن هم با ساختن بمبهای کوچک جدید که قدرت تخریبی آن برابر یک بمب اتمی کوچک است. دولت چین نیز از این رقابت مخوف بازار تسلیحاتی عقب نمانده است و به سرعت به بازسازی مدرن ارتش چین اقدام کرده است.
و خلاصه سرمقاله اطلاعات این که: جهان سرعت گرفته در رقابتهای تسلیحاتی مخوفی است که آینده بشریت را تهدید میکند! جهان آشفته برهم خوردن تمامی قراردادهای تجاری و اقتصادی است که در دایره «سلطه» در حال شکلگیری است. در این جهان آشفته و در آغاز سال نو، «نسیم باد نوروزی» اگر چه و هنوز «چراغ دل» میافروزد، اما…!؟
بهار کار خودش را می کند
روزنامه ایران نظر چند تن از هنرمندان را درباره سال نو پرسیده. احترام برومند، مجری و بازیگر گفته: سال ۱۳۹۶ هم گذشت... با حوادثی بسیار بد و رویدادهایی نه چندان خوب...سرنوشت چه بازیهایی دارد؛ اما طبیعت کاری به کار قلب داغدار یا شادمان ما ندارد و کار خودش را میکند، با نظم و قاعده خودش، لابهلای خرابههای کرمانشاه و اشکهای در فراق عزیزان در دامنه و قله دنا بهار خودنمایی میکند، سبزهها از دل خاک میرویند و شکوفهها در باد بهاری میرقصند، پرندهها آواز زیبایشان را سرمیدهند. اما ما انسانها چه، خوب فکر کنیم در سالی که گذشت چه کردیم؟ و چه نکردیم؟ درددلهایی دارم که در این مقال نمیگنجد جز اینکه سال جدید، نوروز زیبا و دلانگیز را خدمت همه هموطنان عزیزم تبریک بگویم. در سال ۱۳۹۷ آرزوی سربلندی و کرامت و آرامش برای ایران و ایرانی دارم.
کامبیز درمبخش، گرافیست گفته: مجموعه کاخ گلستان و عمارت شمسالعماره یکی از مکانهایی است که همیشه تأسف میخورم از اینکه از دید ایرانیها و بخصوص تهرانیها مغفول مانده است؛ مجموعهای بینظیر که بهعنوان یک هنرمند و آرتیست در هر بار بازدید حیرتزدهام میکند و از زیباییهای سرشار آن سرخوش میشوم. به پایتختنشینان و مسافران نوروزیشان توصیه میکنم در ایام نوروز از این مجموعه دیدن کنند و لذت ببرند؛ کاشیکاریهای زیبا و هنرهای زیبایی که همه در یک مجموعه و آن هم در وسط شهر تهران جمع شده در دنیا بینظیر است. ما به یک مجموعه بزرگ ملی نیاز داریم تا همه هنر امروز ایران در آن قابل نمایش باشد و مرکزیتی شود برای تماشای آثار هنرمندان ایرانی.
در ادامه گزارش روزنامه ایران محمدعلی کشاورز، بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون گفته: از پس پنجره کوچک خانهام نرم نرمک آمدن بهار را میبینم؛ میآید بیآنکه از شلوغی شهر دلگیر باشد، از آسمانی که آبی اش کمرنگ شده. بهار شهر ما هنوز عاشق است و سخاوتمند. میآید، میروید و میدمد و رسم سخاوتمندی را بهم نزده است. من دلم برای این حجم از سخاوت غنج میرود. نوروز با جان ما پیوند خورده؛ با تفکر و هویتمان. با تبریک فرا رسیدن نوروز باستانی ؛از همه مردم میخواهم به هر جای این سرزمین آریایی که سفر میکنند علاوه بر سرخوش شدن روحشان از طبیعت سر سبز، به دیدن مکانهای تاریخی و فرهنگی بروند و از شناسنامه و تاریخ آن آگاه شوند.
بیم خشکسالی
مراد کاویانی در مقاله ای در شرق نوشته: با نزدیک شدن به آغاز سال نو بنا به عادت مألوف و مرسوم سال نو را به هم تبریک میگوییم و آرزوی سالی پرخیر و برکت برای هم میکنیم اما ته دلمان چیز دیگری است. میدانیم که فشارهای بینالمللی و منطقهای رو به فزونی است و ناکارآمدی، بخشی از سرشت ساختار مدیریت شده که در کلیت خود به نارضایتی انجامیده است. اعتراضهای فراگیر دیماه گذشته بازتابی از شرایط پیشگفته است. وضعیتی که چنانچه به درستی تحلیل و راهکاریابی نشود، با توجه به انباشت نارضایتیها باز هم ناگهانی سر بر خواهد آورد.
به نوشته این مقاله: درست یا نادرست این احساس پدید آمده که امیدی به بهبود وضعیت موجود هم نیست.بر اساس آمار وزارت نیرو مقدار بارندگی سال آبی جاری تا ١٠ روز مانده به سال نو نسبت به میانگین دورههای مشابه درازمدت (۱۶٢ میلیمتر) ۴٥ درصد کاهش و نسبت به دوره مشابه سال آبی گذشته (١٦٠ میلیمتر)٤١ درصد کاهش نشان میدهد. در این میان، بیشترین کاهش بارش مربوط به حوضههای آبریز فلات مرکزی، مرز شرقی و خلیج فارس است. گسترهای که بیش از ٨٥ درصد کشور را پوشش میدهد. از همه مهمتر آنکه پیشبینیها برای دو ماه نخست بهار نیز امیدوارکننده نیست.
نویسنده مقاله شرق توجه داده: حوادث مربوط به اعتراض چندباره کشاورزان ورزنه اصفهان در این موقع از سال که با قطع انتقال آب از این منطقه و انتقال آن به شهرستانهای استان یزد شروع شد و با سرنگونسازی چند تیر برق و درگیری با مأموران همراه بود، هشدار جدی برای دستاندرکاران بخش آب و دیگر سازمانها و نهادهاست که اگر منابع آب موجود به صورت راهبردی مدیریت نشوند، سال آینده مدیریت کشور با دستاندازهایی جدی همراه خواهد شد.
درخت را آزاد کنید
هومن جعفری در ستون طنز جهان صنعت نوشته: ما جدا و واقعا و رسما از طریق همین ستون اعتراض خودمان به بازداشت اسفندیار رحیممشایی را اعلام میکنیم. یعنی دولت و نظام با این همه قدرت کارش به بازداشت یک درخت بیآزار و بیثمر رسیده؟ واقعا؟ حالا بازداشتش کردید مهم نیست.
طنزنویس پرسیده: از کجا معلوم حقوق قانونی او رعایت شود؟ در کدام باغچه او را کاشتهاید؟ حق دسترسی آزادانه به بلبل و سنبل و باغبان و شلنگ و آب دارد یا ندارد؟ به هوای آزاد دسترسی دارد یا ندارد؟ خاک خوب دارد؟ نکند مثل آن باغبان ناشی- احمدینژاد- درخت را با پیت بکارید؟
طنز جهان صنعت در نهایت به این جا رسیده که: ما از طریق همین ستون اعلام میکنیم که اگر فردا پای صلح سبز و سازمان ملل و نهادهای بینالمللی حقوق درختی به این مساله کشیده شد، بنده مسوولیتی قبول نمیکنم. این درخت بیرگ و ریشه و بیثمر را آزاد کنید برود یکجا وسط چمنزار برای خودش راحت باشد.
خیابان های مرکزی تهران
غلامرضا صادقیان در مقاله نوروزی جوان دو هدیه به مسوولان داده است اول تشریح یک گردش خیابانی است و دومی نشانی یک کتاب.
سردبیر روزنامه نزدیک به سپاه پاسداران توضیح داده که از روزنامه در محل تقاطع خیابانهای میرزای شیرازی و مطهری تا خیابان فاطمی حدود ۷۰۰ متر مسافت را پیاده رفتم، در میان جنبوجوش خلق برای بازگشت سریع به خانهها چیزهای دیگری هم در این مسیر کوتاه قابل مشاهده بود: ۳۲ کودک کار و در واقع متکدی که فال و دستمال کاغذی و جوراب میفروختند اما چون قیمت دستمال کاغذی بسیار بالاتر از قیمت واقعی است و اگر کسی به آنها پول هم بدهد میگیرند، کارشان تکدیگری است تا مثلاً دستفروشی. در همین مسیر ۱۲ واکسی از بچه ۱۰ ساله تا پیرمرد ۹۰ ساله! بیشتر آنها همین چند روز مانده به عید دیده شدهاند، زیرا واکسیها معمولاً حوزه استحفاظی دارند اما شب عید همه چیز به هم میریزد.
به نوشته این گزارش: تأسفبارترین صحنه این مسیر کوتاه حضور هفت خانواده متکدی است که شباهت چهرههایشان نشان میدهد از یک فامیل یا یک روستا هستند. زنی جوان یا پیر با مردی جوان که یک یا دو بچه هم به بغل دارند با دیالوگ آشنای «از شهرستان آمدهایم و پول بازگشت نداریم.» این هفت متکدی خانوادگی در فاصله ۳۰ تا ۵۰ متر از هم ماههاست که قابلمشاهدهاند. حقیقتاً گردن این جوانهای متکدی از ران برخی رهگذران کلفتتر است. هفت، هشت ساعت تمام روی پا میایستند و زن جوان یا مادر خود را هم همراه کردهاند تا از تهرانیهای پولدار، دریافتی آسان داشته باشند.
جوان در نهایت نوشته: یک پسر و دختر جوان با لباس مجلسی و چهره آرایش کرده و مدرن! از مردم تقاضای کمک میکردند با این جملات «داریم میرویم عروسی، کیف پول را خانه جا گذاشتهایم!» به آنها میگویم خب! یک تاکسی دربست بگیرید و به عروسی بروید، آنجا از فامیلتان پول قرض بگیرید و یا با همان تاکسی به خانه برگردید و کیف پولتان را بردارید. پاسخ آنها روشن است، سکوت! یعنی برو بگذار کاسبی کنیم.
مقابله با مبتذلها
علی میرفتاح در سرمقاله اعتماد نوشته: عید هزار حسن دارد که متاسفانه به عیوبی چند درآمیخته. پدران ما حقیقتا خردمند و هوشیار و دانا بودهاند که آغاز بهار را منطبق بر عید کردهاند. در چنین موسمی هوا عالی است، وقت خوش است، همه چیز حتی روان ما در متعادلترین وضعیت ممکن قرار دارد. شاید کشاورزان بیش از دیگران متفطن ارزش و اهمیت بهار باشند، زیرا زندگی و کارشان وابستگی تام و تمام دارد به گردش فصلها…
به نوشته سردبیر اعتماد: پیشهوران و سیاستمداران و نویسندهها و دیوانسالاران نیز در نوروز خوشحالتر و برخوردارتر و شادابترند. حتی بیخانمانها را در فروردین وقت، خوشتر است و دیگر نیازی نیست تا با سوز گداکش پاییز یا با گرمای طاقتفرسای تابستان دست و پنجه نرم کنند. اهل کرم نیز در عید دست و دلبازترند و بسیار دیده شده که سائلین را قبل از سوال پاسخ درخور دهند. منظور اینکه عید در طول سالیان تبدیل به خیر عام شده و عموم خلایق از آن بهره بردهاند و میبرند. فیالمثل کارمندان دولت هم بابت عیدی و تعطیلی حال و روز بهتری دارند تا در مواقع دیگر.
سرمقاله اعتماد به این جا رسیده که: کودکان که هنوز آلوده به منفعتطلبی نشدهاند، فطری و جبلی از بهار ذوق میکنند. بیغل و غشتر از بچهها، حیوانات و نباتاتند. نمیبینید طبیعت این روزها چه سرحال و سرزنده است. مردهای بوده و حالا زنده شده است...گربههای شهری، بیچارهها همنشین کثافات و پلیدیهای آدمیزاد شدهاند. آخر شبها سر و صدای عجیب و غریبشان را بشنوید، حساب کار دستتان میآید که چطور در این شب عیدی عده ای به صرافت زن و زندگی افتادهاند... محاسن بهار را اگر گفتم بیش از هزار است، حقیقتا بیش از هزار است.
سال خودکفایی در تخمهکدویی مبارک
پوریا عالمی در ستون طنز شرق توضیح داده که: با همه سختیها و دردسرها و فیلترهای تخمگشنیزی و تخمهآفتابگردانی و سطحهای شیبدار تخم شربتی و هواپیماهای تخم کدوحلوایی و جادههای تخم هندوانهای و خودروهای مونتاژ داخل تخمهکدویی و آلودگی هوای تخم بادنجانی و تورم و گرانی و مسائل کارگری و ارزش دلار و سکه تخیلی و هزارتا چیز تخمهژاپنی بدتر، امسال هم گذشت.
طنزنویس در اولین جمع بندی به این نتیجه رسیده که: سال ۹۶ را ما واقعا باور نمیکردیم بدون درد تمام کنیم و به قول شاعر ما را به سختجانی خود این گمان نبود، الان ولی مطمئنیم اینکه چیزی نیست! شما اصلا به سال ۹۷ بگو هرچی زور دارد بزند تا دهان ما را مسواک کند. ما که عین خیالمان نیست. ما در بدترین حالتها مثل همیشه تخمه خواهیم شکست و به خودکفایی تخمهای کشور کمک خواهیم کرد.
جمع بندی بعدی ستون طنز این است که: ما امسال هم آدم نشدیم و همان کارهایی را که در این سالها میکردیم باز کردیم و از همین دست مشعشعات در مطبوعات از خودمان بروز دادیم. بدینوسیله عذر میخواهیم. پدربزرگ ما این شعر را همیشه میخواند: عید آمد و ما لختیم... رفتیم به بابام گفتیم... بابام گفت به چشمم.